ماه ما از در در آمد نیمشب
آفتاب ما برآمد نیمشب
بخت ما بیدار شد در نیمروز
عمر رفته بر سر آمد نیمشب
بس که آب دیده ام در خاک ریخت
سرو نازم در بر آمد نیمشب
وصل او در روز خوش باشد ولی
بی رقیبان خوشتر آمد نیمشب
روز تا شب در تمنا بود دل
ناگهانی دلبر آمد نیمشب
خلوت جانم چو شب تاریک بود
روشنی او در آمد نیمشب
نعمت الله را درخت دولتش
از سعادت در بَر آمد نیمشب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره لحظهای است که در نیمه شب، اتفاقات خوشایندی رخ میدهد. شاعر به توصیف ورود ماه و آفتاب در این زمان میپردازد و بخت و عمرش را به بیداری و پایان میرسند. او از غم و اشکهایش نیز سخن میگوید و میگوید که در این شب، معشوقاش به سراغش میآید و خلوتی که داشت، با نور وجود او روشن میشود. همچنین به درخت دولت نعمتالله اشاره میکند که در این ساعات خوش، به مثابه برخاستن خوشیها و سعادت در زندگی است. بهطور کلی، شب به عنوان زمان رازآلود و سرشار از احساسات عاطفی و شادی معرفی میشود.
هوش مصنوعی: ماه ما به طور ناگهانی و در نیمه شب وارد شد، در حالی که نور آفتاب ما نیز در همان نیمه شب تابید.
هوش مصنوعی: سرنوشت ما در میانسالی به وادی تحول و بیداری رسیده است، در حالی که عمر ما به نیمه شب نزدیک شده است.
هوش مصنوعی: از بس که اشک ریختهام، در خاکی که سرو زیبایم در نیمه شب رشد کرده است.
هوش مصنوعی: در روزهای زیبا، ارتباط با او خوشایند است، اما در نیمه شب، بدون حضور رقیبان، این ارتباط دلپذیرتر است.
هوش مصنوعی: دل در تمام روز در انتظار محبوب بود و ناگهان در نیمه شب او ظاهر شد.
هوش مصنوعی: در دل شب تاریک و خلوتی که دارم، ناگهان نوری از او در اومد و همه جا را روشن کرد.
هوش مصنوعی: درخت خوشبختی نعمت الهی در نیمهشب رشد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.