درد دل بردیم و درمان یافتیم
نوش وصل از نیش هجران یافتیم
بندگی کردیم و سلطان را بسی
سلطنت از قرب سلطان یافتیم
از بر ما مدتی دل رفته بود
در سر زلف پریشان یافتیم
سر بیفکندیم و سردار آمدیم
جان فدا کردیم و جانان یافتیم
آنچه می جویند و می گویند آن
می طلب از ما که ما آن یافتیم
سالها در کنج دل ساکن شدیم
گنج او در کنج ویران یافتیم
نعمت الله را به دست آورده ایم
لاجرم نعمت فراوان یافتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درد دل بردیم و درمان یافتیم
سوز جان دیدیم و جانان یافتیم
جان ما تا مبتلای عشق شد
از بلایش راحت جان یافتیم
دلبر خود در دل خود دیده ایم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.