درد دل بردیم و درمان یافتیم
سوز جان دیدیم و جانان یافتیم
جان ما تا مبتلای عشق شد
از بلایش راحت جان یافتیم
دلبر خود در دل خود دیده ایم
گنج او در کنج ویران یافتیم
مدتی بودیم با ساقی حریف
عاشقانه می فراوان یافتیم
یوسف مصری که صد مصرش بهاست
ناگهان در ملک کنعان یافتیم
نعمت الله در خرابات مغان
میر سرمستان و رندان یافتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و رنجی که از عشق میکشد صحبت میکند و بیان میکند که با درد دلربی به درمان میرسند. او به عشق و جانان اشاره دارد و میگوید که با گرفتار شدن در عشق، آرامش و راحتی وجودش را پیدا کرده است. شاعر همچنین به یافتن محبوبش در دل خود و گنجی در ویرانی اشاره میکند. او مدتی با ساقی و دوستانش بوده و عاشقانههای زیادی را تجربه کرده است. در ادامه، به یوسف مصری و ارزش او که در سرزمین کنعان پیدا شده، اشاره میکند و در نهایت به نعمتهای الهی در محافل رندان و سرمستان میپردازد.
هوش مصنوعی: ما گلههای خود را با هم در میان گذاشتیم و به آرامش رسیدیم. با وجود اینکه دچار درد و رنج بودیم، در نهایت محبوب خود را پیدا کردیم.
هوش مصنوعی: زمانی که عشق به ما دست داده و در برابر مشکلات آن قرار گرفتیم، از سختیها و دردهایمان آسوده شدیم و آرامش پیدا کردیم.
هوش مصنوعی: ما محبوب خود را در دل خود حس کردهایم و گنج او را در گوشهای از ویرانی پیدا کردهایم.
هوش مصنوعی: مدتی با ساقی در کنار هم بودیم و لحظات عاشقانه و خوشی را تجربه کردیم.
هوش مصنوعی: ما ناگهان یوسف مصری را در سرزمین کنعان یافتیم، کسی که ارزشش به صد کشور مصر میارزد.
هوش مصنوعی: در میخانهای که پر از شور و حال است، متوجه شدم که نعمت الهی را در میان مستها و شاعران مییابیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درد دل بردیم و درمان یافتیم
نوش وصل از نیش هجران یافتیم
بندگی کردیم و سلطان را بسی
سلطنت از قرب سلطان یافتیم
از بر ما مدتی دل رفته بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.