عاشق آن گلعذارم چون کنم
همچو زلفش بیقرارم چون کنم
مبتلای درد بی درمان شدم
خستهٔ زار و نزارم چون کنم
روز و شب مستانه می نالم به سوز
چارهٔ دیگر ندارم چون کنم
من چو مجنونم ز لیلی مانده دور
می ندانم در چه کارم چون کنم
چون کنم درمان درد بی دوا
دردمند و دلفگارم چون کنم
با غم عشقش که شادی من است
روزگاری می گذارم چون کنم
نعمت الله را همی جویم به جان
تا دمی با او برآرم چون کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق عشق و دلتنگی است. شاعر از عشق به معشوقی زیبا سخن میگوید و بیان میکند که در غم و درد عشق بیقرار و رنجور است. او همچون مجنونی از لیلی دور است و نمیداند چگونه بر درد خود غلبه کند. هر روز و شب به عشق او ناله میکند و جز غم عشقش هیچ شادی دیگری ندارد. در پایان نیز به جستجوی نعمت و وصال معشوق اشاره میکند، تا لحظهای در کنار او باشد.
هوش مصنوعی: من عاشق آن گل زیبایم، اما چگونه میتوانم مانند پیچشهای زلفش بیتاب و بیقرار شوم؟
هوش مصنوعی: درگیر دردی شدم که درمانی برایش وجود ندارد و در حالی که بسیار خسته و رنجور هستم، نمیدانم چه باید بکنم.
هوش مصنوعی: روز و شب به طور مداوم در حال ناله و شکایت هستم و از درد و رنجی که دارم رنج میبرم. هیچ راه حلی برای این وضعیت ندارم و نمیدانم چه کار کنم.
هوش مصنوعی: من مانند مجنون هستم که از لیلی دور ماندهام و نمیدانم در چه وضعیتی هستم و چه باید بکنم.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم دردی را که دارم درمان کنم در حالی که هیچ دارویی برای آن وجود ندارد و من از این وضعیت بسیار ناراحتم؟
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق او که برایم شادی به ارمغان میآورد، روزهایی را سپری میکنم و نمیدانم چطور باید با این حال کنار بیایم.
هوش مصنوعی: من به دنبال نعمت الهی هستم و میخواهم هر لحظهای را که با او باشم، با تمام وجودم زندگی کنم. چه کنم تا این لحظهها را تجربه کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برد غفلت روزگارم چون کنم
برنیامد هیچ کارم چون کنم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.