آفتابی ز ماه بسته نقاب
کرده در گوش درهای خوشاب
چشم عالم به نور او روشن
سخنی نازک است خوش دریاب
نقش رویش خیال می بندم
که به بیداری و گهی در خواب
می خُمخانهٔ حدوث و قدم
نوش می کن به شادی احباب
نور آن ماهرو که می بینی
آفتابست نام او مهتاب
سر موئی ز سِر او گفتم
سر زلفش از آن شده در تاب
نعمت الله حجاب را برداشت
چون حجاب است در میان اسباب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و نورانیت یک محبوب است که به مانند ماه میدرخشد و چشمان عالم را روشنی میبخشد. شاعر با استفاده از تصاویری از خواب و بیداری، عشق و شادابی را به تصویر میکشد. محبوب او نه تنها به زیبایی ماه، بلکه به نور خورشید هم تشبیه شده است. اشاره به حجاب و نعمت الله نشاندهندهی نوعی فراتر رفتن از موانع و عبور از حجابها برای دستیابی به حقیقت و زیبایی است. در کل، شعر تسبیح زیبایی و اشتیاق به معشوق را بازگو میکند.
هوش مصنوعی: خورشیدی که مانند ماه نقاب بر چهره دارد، در کنار درهای زیبا و دلپذیر به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: چشمهای جهانی با نور او روشن است، پس سخن لطیفی است که باید خوب درک شود.
هوش مصنوعی: تصویر چهرهاش را در ذهنم مجسم میکنم، گاهی در دنیای واقعیت و گاهی در عالم خواب.
هوش مصنوعی: شرابخانهای که به تازگی به وجود آمده و در عین حال همیشگی است، مشغول نوشیدن باش و لحظات شاد را با دوستانت سپری کن.
هوش مصنوعی: نور آن ماهرو که مشاهده میکنی، در واقع تابش آفتاب است و نام او مهتاب است.
هوش مصنوعی: گفتم که سر مویی از زیبایی او دارم، اما برعکس، موهایش به قدری در هم پیچیده و جذاب است که من به آن حس حسادت میکنم.
هوش مصنوعی: نعمت خداوند علتها و واسطهها را کنار زد، زیرا این واسطهها مانعی میان ما و نعمتها هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هر سؤالی کز آن لب سیراب
دوش کردم همه بداد جواب
گفتمش جز شبت نشاید دید
گفت پیدا بشب بود مهتاب
گفتم از تو که برده دارد مهر
[...]
به چه ماند جهان مگر به سراب
سپس او تو چون دوی به شتاب؟
چون شدستند خلق غره بدو
همه خرد و بزرگ و کودک و شاب؟
زانکه مدهوش گشتهاند همه
[...]
لاله داری شکفته بر مهتاب
مشگ داری گرفته بر مه تاب
مشگ چون موی تو ندارد بوی
ماه چون روی تو ندارد تاب
پیل با عشق تو ندارد پای
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
من مسکین در این رباط خراب
ساخته خانه بر ره سیلاب
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.