بجز کوی تو دل منزل نگیرد
که آنجا هیچکس را دل نگیرد
شب از افغان من خاطر مرنجان
که بر دیوانگان عاقل نگیرد
به تعجیل ار گذشت آن عمر غم نیست
که عاقل راه مستعجل نگیرد
بکش ما را به ناز و دل قوی دار
که عاشق دست از قاتل نگیرد
دل اندر زلف او لرزد از آن چشم
که شب دزدی ، غنی غافل نگیرد
کجا گیری به کف جامی چو لاله
گرت ایام پا در گل نگیرد
گذر ای شاهدی از عقل وز عشق
که عاقل این ره مشکل نگیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرم عشقت عنان دل نگیرد
دلم کوی بلا منزل نگیرد
مرنج از بیخودیهای دلم، زانک
ز دیوانه کسی بر دل نگیرد
اگر چشمت جفایی کرد، سهل است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.