گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاهدی

دلم پیکان او را در جگر دید

ز غمزه کار خود زیر و زبر دید

به تیر غمزه‌اش دل چشم میداشت

بحمد الله که آخر در نظر دید

ز چشمش نرگس ار زد لاف مستی

مگر آن مست را او بی خبر دید

از آن عاقل نیامد در ره عشق

که این ره را سراسر پر خطر دید

چو با عقل و خرد کاری نشد راست

به راه عشق دل کاری دگر دید

مکن عیب ار شود دیوانه عاشق

جنون را در ره عشق او هنر دید

ز دنیا شاهدی یکسر گذر کرد

چو اسبابش سراسر بر گذر دید

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
نظامی

چو لختی دید از آن دیدن خطر دید

که بیش آشفته شد تا بیشتر دید

امیر شاهی

چو دل چوگان زلفت در نظر دید

پریشان گشت و حال خود دگر دید

غمت صد رخنه در جان کرد ما را

مگر دیوار ما کوتاهتر دید

ترا در رهگذر ناگاه دیدم

[...]

سلیمی جرونی

به جست و جوی او هر گوشه گردید

نه از او و نه از گردش اثر دید

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه