هرچه آن سرو ناز میگوید
شرح عمر دراز میگوید
پیش نازش دل شکسته ما
روز و شب از نیاز میگوید
چون حدیث از دهان او گذرد
دل سخن را به راز میگوید
حال خود را به شمع پروانه
بس به سوز و گداز میگوید
دل به تنگ است از رقیب که او
سخن رفته باز میگوید
شاهدی را دلش چو میسوزد
سوز با اهل ساز میگوید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل که پیش تو راز میگوید
غم دیرینه باز میگوید
عقل سودای زلف خوبان را
فکر دور و دراز میگوید
مگر استاد جورپیشه ترا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.