جان ز تن رفت و دل اندر عقد گیسویت بماند
شد تنم هم خاک دروی تا ابد بویت بماند
خاک ره گشتم ولی شادم که بعد از سالها
گردی از خاک وجودم بر سر کویت بماند
در دل پر درد خود دیدم که در هرگوشه ای
بس نشان ها از خدنگ چشم جادویت بماند
سالها شستم به خوناب جگر لیکن نرفت
آن غباری را که بر روی دل از خویت بماند
نقش عالم را یکایک شستم از لوح خرد
همچنان در وی خیال قد دلجویت بماند
گر شدی دور از من اما شاهدی را در نظر
سجده گاهی از خیال طاق ابرویت بماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عمق عشق و دلتنگی شاعر است. او میگوید که وقتی جانش از بدنش جدا شود، عشق و یاد محبوبش همیشه در دلش باقی خواهد ماند. حتی اگر جسمش خاک شود، بوی محبوبش در آن خواهد ماند. شاعر از سالها تحمل درد و رنج سخن میگوید و میگوید که خاطره محبوبش، حتی در شرایط سخت، برایش زنده است. او به خاطر زیباییهای محبوبش، حتی در دوری، به یاد او سجده میکند. در واقع، این شعر به احساسی پایدار و عشق عمیق اشاره دارد که فراتر از زمان و مکان است.
هوش مصنوعی: جان من از بدن جدا شد و دل من در گیسوان تو باقی ماند. حالا بدنم به خاک درویشی تبدیل شده، اما بوی تو تا ابد در این خاک باقی میماند.
هوش مصنوعی: من به زمین تبدیل شدم، اما خوشحالم که بعد از سالها، ذرهای از وجودم بر سر راه تو باقی مانده است.
هوش مصنوعی: در دل پر از درد خود متوجه شدم که در هر گوشه، نشانههایی از تیرکمان چشمان جادوییات باقی مانده است.
هوش مصنوعی: سالها غم و درد را تحمل کردهام و با اشک و خون دل شستم، اما هنوز آن نشانه و غباری که از یاد تو بر دل مانده، نرفته است.
هوش مصنوعی: من هر یک از نقشهای عالم را از لوح ذهن پاک کردم، اما تصویر قدت همچنان در دل من باقی مانده است.
هوش مصنوعی: اگرچه از من دور شدهای، اما تصویری از تو در ذهن من باقی مانده است که مانند سجدهای در جایی خاص، همیشه در نظرم حاضر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رفتیم از چشم و در دل حسرت رویت بماند
بر شکستی و به جانم نقش گیسویت بماند
سر گذشتی بشنو از من، داشتم وقتی دلی
سالها شد در فرامش خانه مویت بماند
دی خرامان می گذشتی خلق بیدل مانده را
[...]
ما برفتیم و دل آواره در کویت بماند
جان نماند از عشق و در دل حسرت رویت بماند
جان در این طوفان غم بر باد شد، لیکن خوشم
کز تن خاکی غباری بر سر کویت بماند
شمع وار از جمع رندان رفتی و سوزت نرفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.