گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاهدی

امروز ز نو دلبر ما خوی دگر داشت

ما واله و او روی و نظر سوی دگر داشت

گفتم که کنم نسبت آن زلف به عنبر

آورد صبا نکهت آن بوی دگر داشت

خلق نگران رخ او کشته ز هر سو

وان سرو به هر سو نگری روی دگر داشت

دل زان نکشیدم به سوی حوری و فردوس

کو میل به سوی دگر و کوی دگر داشت

گر شاهدی خسته شود سوی طبیبان

از دوست طمع شربت داروی دگر داشت

 
 
 
امیر شاهی

امروز نسیم سحری بوی دگر داشت

گویی گذر از خاک سر کوی دگر داشت

ما یکدل و یکروی چنین، وان گل رعنا

افسوس که از هر طرفی روی دگر داشت

دی مردم از آن ذوق که در گفتن دشنام

[...]

میلی

هر لحظه دلم شکوه ز بدخوی دگر داشت

هر دم غم دیگر ز جفاجوی دگر داشت

دور از تو دل بوالهوس از بهر فریبم

هر دم به میان حرف پریروی دگر داشت

میخواره من دوش کجا بود که هر دم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه