گیرد از کسب خویش رزق حرام
قَدَری، اینت حمق و جهل تمام
شبهۀ او که منشأ شر شد
با جوابش بسی مکرّر شد
بازخوان و بدان یکایک را
تا کند زایل از تو این شک را
تا کی آخر از این دوروئی تو
فتنۀ خلق و هرزه گوئی تو
یا مسلمان محض شو در دین
یا بکلّی طریق کفر گزین
همه دانند مردم از که و مه
که زن قحبه از مخنّث به
چون نه اینی نه آن، همان و همین
کرده دور از خودت به صد نفرین
زان منافق همیشه نام تو شد
«اسفل السافلین» مقام تو شد
از مسلمانی این صفت دور است
زانکه از شرکهای مستور است
اندرین ره ترا بسی بیم است
چاره تفویض یا نه تسلیم است
هرکه در بحر دست و پای زند
نفس خود را بدان تباه کند
وان غریقی که تن در آب دهد
هست ممکن کز آن بلا برهد
اندر آب اوفتادهای زنهار
قوّت خویش را بدو بسپار
آنکه خود را در آب مرده شناخت
موج دریاش هم برون انداخت
زانچنان بحر مظلم خونخوار
تختهای نادر اوفتد به کنار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.