شیخ محمود شبستری
»
سعادت نامه
»
باب چهارم
»
فصل اول
»
بخش ۱ - الباب الرابع فی افعاله تعالی و تقدس الفصل الاول فی حقیقة الجبر و القدر علم الیقین
فعلها جمله فعل حق میدان
کافری گر نیاوری ایمان
فعل ما از مقید و مطلق
نیست الا ز علم و قدرت حق
کارها جمله آفریدۀ اوست
اگر آن جمله بد و گر نیکوست
اختیار تو اختیار وی است
بلکه کارتو عین کار وی است
«تعلمون» را از آنکه نیست جدا
کرد بر خلق عطف در یک جا
خلق و اعمال هر دو در یک سلک
زان کشیده است قول مالک ملک
علت احتیاج در هر دو
ممکنیت بود، چه فعل و چه تو
هیچ در خلق خود بدی مختار؟
فعلت اکنون هم آنچنان انگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.