شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل اول » بخش ۱ - الباب الرابع فی افعاله تعالی و تقدس الفصل الاول فی حقیقة الجبر و القدر علم الیقین

فعل​ها جمله فعل حق می​دان

کافری گر نیاوری ایمان

فعل ما از مقید و مطلق

نیست الا ز علم و قدرت حق

کارها جمله آفریدۀ اوست

اگر آن جمله بد و گر نیکوست

اختیار تو اختیار وی است

بلکه کارتو عین کار وی است

«تعلمون» را از آنکه نیست جدا

کرد بر خلق عطف در یک جا

خلق و اعمال هر دو در یک سلک

زان کشیده است قول مالک ملک

علت احتیاج در هر دو

ممکنیت بود، چه فعل و چه تو

هیچ در خلق خود بدی مختار؟

فعلت اکنون هم آنچنان انگار