فعلها جمله فعل حق میدان
کافری گر نیاوری ایمان
فعل ما از مقید و مطلق
نیست الا ز علم و قدرت حق
کارها جمله آفریدۀ اوست
اگر آن جمله بد و گر نیکوست
اختیار تو اختیار وی است
بلکه کارتو عین کار وی است
«تعلمون» را از آنکه نیست جدا
کرد بر خلق عطف در یک جا
خلق و اعمال هر دو در یک سلک
زان کشیده است قول مالک ملک
علت احتیاج در هر دو
ممکنیت بود، چه فعل و چه تو
هیچ در خلق خود بدی مختار؟
فعلت اکنون هم آنچنان انگار