ای که اندر چشم مستت فتنه دارد خوابگاه
دل بزلفت داده ام کز فتنه باشد در پناه
یکنفر از خیل تست این آفتاب تیغ زن
یک سوار از موکب تو این مه انجم سپاه
با جمالت یک جهان اسپید روی حسن را
از خجالت هر نفس چون خاک گشته رخ سیاه
آسمان چرخ زن پیش گدایان درت
شرم دارد گر بیارد نان خور با قرص ماه
زلف چون دام تو گشت و دانه خال تو شد
باز جان را پای بند و مرغ دل را دامگاه
عکس روی چون مهت گر بر زمین افتد دمی
ای بعنبر داده بوی از خاک پایت گرد راه،
خاک را هر ذره یابی کوکبی بر اوج چرخ
آب را هر قطره بینی یوسفی در قعر چاه
سرو و مه را با تو نسبت نبود ای جان گر بود
سرو را در بر قبا و ماه را بر سر کلاه
در مصلای عبادت زاحتساب عشق تو
محو گردد رسم طاعت چون ز آمرزش گناه
هم ز عشق تو رخم زردست چون برگ از خزان
هم ز تیغ تو سرم سبزست چون خاک از گیاه
در بهای وصل دارد سیف فرغانی سری
عذر درویشی او از وصل خود هم خود بخواه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوقهاش میپردازد. او اشاره میکند که چشمهای معشوقش خواب را فریب میدهد و دلش را به زلفهای او سپرده است. معشوقه به مانند آفتابی درخشان و سوار بر اسب است و زیباییاش باعث شرمندگی دیگران میشود. شاعر با استفاده از تشبیهات زیبا، زیبایی معشوقه را به ماه و سرو میسنجد و بیان میکند که حتی آسمان نیز از او شرمنده است. او همچنین نشان میدهد که عشق به معشوق سبب تغییر رنگ و حال او شده است و در نهایت به این نتیجه میرسد که عشق به معشوقهاش راهی برای نیل به آرامش روحی و وجودی است.
هوش مصنوعی: ای کسی که در چشمان میخوارت، جاذبه و فریبایی وجود دارد، من دل خود را به موهایت سپردهام، زیرا این فریبایی میتواند مرا در امان نگه دارد.
هوش مصنوعی: شخصی از میان جمعیت تو مانند آفتابی درخشان است، همانند جنگجویی که از رژه تو خارج شده و درخشندگیاش را با نور ماه شب نجومی مقایسه میکند.
هوش مصنوعی: زیبایی تو باعث شده که زیباییهای دیگر در برابرش شرمنده شوند، به طوری که هر لحظه به خاطر این شرم، مانند خاک سیاه شدهاند.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر اینکه به گدایان در آستانهات نان میدهد، خجالت میکشد، حتی اگر نان به اندازهٔ قرص ماه باشد.
هوش مصنوعی: موهای تو همچون دام شده و نقطهای که بر صورت توست، جان را گرفتار کرده و دل را به دام انداخته است.
هوش مصنوعی: اگر تصویر روی زیبای تو لحظهای بر زمین بیفتد، بوی خوشی شبیه عطر عنبر از خاک پایت به مشام خواهد رسید.
هوش مصنوعی: هر ذره خاک مانند ستارهای است که در آسمان میدرخشد و هر قطره آب همچون یوسف در قعر چاه زیبایی و ارزش خاصی دارد.
هوش مصنوعی: ای جان، سرو و ماه هیچ نسبتی با تو ندارند. حتی اگر سرو را در آغوش خود بگیری و ماه را بر سرت بگذاری، باز هم این نسبت برقرار نمیشود.
هوش مصنوعی: در مکان مقدس عبادت، وقتی که عشق تو را در خود غرق کند، دیگر رعایت رسم عبادت کم رنگ میشود، مانند اینکه تجربه بخشش گناه از یاد برود.
هوش مصنوعی: چهرهام به خاطر عشق تو زرد شده، همانطور که برگها در پاییز زرد میشوند؛ اما با این حال، سرم به خاطر ضربههای تو سبز و سرزنده است، مانند خاکی که از گیاه زندگی میگیرد.
هوش مصنوعی: در ارزش ارتباط، سیف فرغانی، به خاطر وضعیت خود، به درویشی اشاره میکند که حتی از وصل خود هم باید طلب کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه
می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه
وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان
جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه
دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد
[...]
صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه
بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه
بندگانش مهر و ماه اند وز فرخ طلعتش
روز ایشان هست فرختر ز جشن مهر ماه
یک تن است او از عدد وز نصرت و تایید هست
[...]
در سعادت همچنین آسوده بادی سال و ماه
از بزرگان و ز بزرگی مر ترا اقبال و جاه
هست دولت را اساس و هست ملت را پناه
حضرت خوارزمشاه و خدمت خوارزمشاه
خسرو عادل ، علاء دولت ، آن کز عدل اوست
هم خلایق را امان و هم شرایع را پناه
مسند خوارزمشاهی تا مسلم شود بدو
[...]
آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه
داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه
شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست
در سر شمشیر او پیروزی دین الله
دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.