گنجور

 
سیف فرغانی

ای که اندر چشم مستت فتنه دارد خوابگاه

دل بزلفت داده ام کز فتنه باشد در پناه

یکنفر از خیل تست این آفتاب تیغ زن

یک سوار از موکب تو این مه انجم سپاه

با جمالت یک جهان اسپید روی حسن را

از خجالت هر نفس چون خاک گشته رخ سیاه

آسمان چرخ زن پیش گدایان درت

شرم دارد گر بیارد نان خور با قرص ماه

زلف چون دام تو گشت و دانه خال تو شد

باز جان را پای بند و مرغ دل را دامگاه

عکس روی چون مهت گر بر زمین افتد دمی

ای بعنبر داده بوی از خاک پایت گرد راه،

خاک را هر ذره یابی کوکبی بر اوج چرخ

آب را هر قطره بینی یوسفی در قعر چاه

سرو و مه را با تو نسبت نبود ای جان گر بود

سرو را در بر قبا و ماه را بر سر کلاه

در مصلای عبادت زاحتساب عشق تو

محو گردد رسم طاعت چون ز آمرزش گناه

هم ز عشق تو رخم زردست چون برگ از خزان

هم ز تیغ تو سرم سبزست چون خاک از گیاه

در بهای وصل دارد سیف فرغانی سری

عذر درویشی او از وصل خود هم خود بخواه

 
 
 
مسعود سعد سلمان

ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه

می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه

وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان

جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه

دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد

[...]

امیر معزی

صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه

بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه

بندگانش مهر و ماه اند وز فرخ طلعتش

روز ایشان هست فرخ‌تر ز جشن مهر ماه

یک تن است او از عدد وز نصرت و تایید هست

[...]

سنایی

در سعادت همچنین آسوده بادی سال و ماه

از بزرگان و ز بزرگی مر ترا اقبال و جاه

وطواط

هست دولت را اساس و هست ملت را پناه

حضرت خوارزمشاه و خدمت خوارزمشاه

خسرو عادل ، علاء دولت ، آن کز عدل اوست

هم خلایق را امان و هم شرایع را پناه

مسند خوارزمشاهی تا مسلم شود بدو

[...]

سوزنی سمرقندی

آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه

داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه

شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست

در سر شمشیر او پیروزی دین الله

دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه