ای چو فرهاد دلم عاشق شیرین لبت
مستی امشبم از باده دوشین لبت
نیست شیرین که زفرهاد برای بوسی
ملک خسرو طلبد شکر رنگین لبت
وه چه شیرین صنمی تو که دهان من هست
تا بامسال خوش از بوسه پارین لبت
محتسب سال دگر بر سر کویت آرد
همچنین بی خودم از باده نوشین لبت
طبع شوریده من این همه شیرین کاری
می کند در سخن امروز بتلقین لبت
سیف فرغانی چون وصف تو می کرد گرفت
طبعم اندر شکر افشاندن آیین لبت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این غزل، شاعر با بیان عواطف عاشقانهاش نسبت به معشوق، به زیبایی و شیرینی لب او اشاره میکند. او خود را به فرهاد تشبیه میکند که عاشق شیرین است و از بوسه و باده لب معشوق مست میشود. در ادامه، شاعر به شکرین بودن لبهای معشوق و اثر آن بر دل و زبانش اشاره میکند، و همچنین نگران حضور محتسب و عواقب ناشی از عشق و مستیاش در سال آینده است. در نهایت، شاعر به نوعی از زیبایی و لطافت معشوقش سخن میگوید که طبع جنونآور او را به تحسین واداشته است.
هوش مصنوعی: ای عشق من، مانند فرهاد که به شیرین دل باخته است، من هم دلی عاشق دارم. امشب که به یاد لبهای شیرینت مست و سرحال هستم، روح و جانم از عشقت پر شده است.
هوش مصنوعی: هیچ چیز شیرینتر نیست از اینکه فرهاد برای بوسیدن لبهای زیبای خسرو، شکر رنگین را طلب کند.
هوش مصنوعی: چه شیرین و دلنشین است عشق تو که زبان من را به سخن و حدیث وادار کرده است. تا سال جاری، خوشیام از بوسههای لب توست.
هوش مصنوعی: سال دیگر نگهبان در کوچهات خواهد آمد و من همچنان بیخود و مست از شراب شیرین لبت خواهم بود.
هوش مصنوعی: ذهن پریشان و بیقرار من امروز برای تو سخنان شیرینی میگوید تحت تأثیر لبهای تو.
هوش مصنوعی: سیف فرغانی وقتی از تو صحبت میکرد، باعث شد که دلم شکرینی و شیرینی لبت را بخواهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.