نه هرچه عشق توبود از درون برون کردم
من ضعیف چنین کار صعب چون کردم
بقوت تو چنین کار من توانم کرد
که سینه پر زغم ودیده پر زخون کردم
چو نفس ناقص من کرد درفزونی کم
من زیاده طلب درکمی فزون کردم
نظر عصا کش من شد سوی تو واین غم را
بچشم سوی دل کور رهنمون کردم
غم تو گفت بشادی برون نه از دل پای
کنون که دست تصرف در اندرون کردم
چوتو عنان عنایت بدست من دادی
لگام بر سر این توسن حرون کردم
مکن تعجب واین کار را مدان دشوار
چو دوست کرد مدد دشمنی زبون کردم
کنون بدون غمت سر فرو نمی آرم
که بی غم تو بسی کارهای دون کردم
بگرد بام ودر تو که مرکز قطب است
چوآسمان حرکت چون زمین سکون کردم
برآستان تو چون پای من قرار گرفت
بزیر سقف فلک دست خود ستون کردم
مقیم کوی تو گشتم ولیک همچو ملک
زجیب روزن افلاک سر برون کردم
بپای سیر که برآتشش نهم از شوق
چه خاک بر سر این چرخ آبگون کردم
زعاشقان تو امروز سیف فرغانیست
زپرده خارج وصدبارش آزمون کردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر محبت عمیق و احساسات پیچیده شاعر نسبت به محبوبش است. شاعر از تجربههای دردناک و غمانگیز خود میگوید و اینکه چگونه عشق او باعث شده که کارهای سختی انجام دهد. او به نقش دوست و یار خود در زندگیاش اشاره میکند و تأکید میکند که در مقابل غم و مشکلات، قدرتی از عشق به دست آورده است. شاعر همچنین به مرکزیت محبوبش در زندگیاش اشاره میکند و میگوید که بدون غم او نمیتواند سر فرود آورد. عشق او به محبوبش به حدی است که زندگیاش را تحت تأثیر قرار داده و او را به نوعی دیوانگی و بیتابی کشانده است. در نهایت، او به ارتباط عمیق میان عشق و مشکلاتی که با آن روبروست، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: عشق تو تنها دلیل من برای این کار نبود. من خیلی ضعیفتر از آن هستم که چنین کار دشواری را انجام دهم.
هوش مصنوعی: با قدرت تو، من قادر هستم کارهایی انجام دهم که دل پر از درد و چشمانم پر از خون شده است.
هوش مصنوعی: وقتی نفس ناتوان من به خواستههای بیشتر دست مییازد، من هم در جستجوی کاستن از این خواستهها، به دنبال کم کردن آنها میروم.
هوش مصنوعی: نگاه دوست مرا به سمت تو کشاند و این اندوه را به چشمی که نمیبیند راهنمایی کردم.
هوش مصنوعی: غم تو باعث شد که به شادی بپردازم، اما نه از دل خودم، بلکه اکنون که دستی به درونم بردم، احساس میکنم که میتوانم بر خود تسلط یابم.
هوش مصنوعی: وقتی که تو قدرت و لطف خود را به من سپردی، من کنترل این اسب سرکش را به دست گرفتم.
هوش مصنوعی: تعجب نکن و این کار را سخت ندان، چون وقتی دوست کمک کند، حتی کار دشوار هم آسان میشود.
هوش مصنوعی: اکنون دیگر بدون فکر و غم تو سرم را پایین نمیآورم، زیرا به خاطر تو کارهای بیارزشی را انجام دادهام.
هوش مصنوعی: به هر سو نگاه کن که تو محور اصلی هستی. مثل آسمان که همواره در حال گردش است، من مانند زمین بیحرکت ماندهام.
هوش مصنوعی: وقتی که پای من به درگاه تو رسید، زیر سایه آسمان دست خود را به عنوان تکیهگاه قرار دادم.
هوش مصنوعی: من در کوی تو اقامت گزیدم، اما مانند پادشاهی که از روزن آسمان سر برآورده، به دنبال تو هستم.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و شوقی که دارم، با این حال از شدت احساساتم، خودم را در آتش شوق میاندازم و بر سر این دنیا خاک میریزم.
هوش مصنوعی: امروز عشق تو مانند شمشیری تیز و بران است، از پرده بیرون آمده و من بارها او را آزمودهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.