این حسن و آن لطافت در حور عین نباشد
وین لطف و آن حلاوت در ترک چین نباشد
ماهی اگر چه مه را بر روی گل نروید
جانی اگر چه جان را صورت چنین نباشد
از جان و دل فزونی وز آب و گل برونی
کین آب (و) لطف هرگز در ما و طین نباشد
ای خدمت تو کردن بهتر ز دین و دنیا
آنرا که تو نباشی دنیا و دین نباشد
مشتاق وصلت ای جان دل در جهان نبندد
انگشتری جم را زآهن نگین نباشد
چون دامن تو گیرد در پای تو چه ریزد
بیچاره یی که جانش در آستین نباشد
هان تا گدا نخوانی درویش را اگرچه
اندر طریق عشقش دنیا معین نباشد
اندر روش نشاید شه را پیاده گفتن
گر بر بساط شطرنج اسبی بزین نباشد
مرده شناس دل را کز عشق نیست جانی
عقرب شمر مگس را کش انگبین نباشد
آن کو بعشق میرد اندر لحد نخسبد
گور شهید دریا اندر زمین نباشد
الا بعشق جانان مسپار سیف دل را
کز بهر این امانت جبریل امین نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که زیبایی و لطافتهایی که در بهشت یا در صورتهای ظاهری وجود دارند، در واقع در عشق و ارتباط روحی واقعی به چشم میخورند. شاعر به این نکته اشاره میکند که اگرچه ممکن است زیباییهای ظاهری جذاب باشند، اما هیچکدام از آنها نمیتوانند جایگزین جمال و عشق واقعی شوند. عشق و ارتباط با معشوق، اساسیتر و عمیقتر از هر زیبایی ظاهری است و هیچ چیز جز آن نمیتواند ارزشمند باشد. شاعر همچنین به این موضوع اشاره دارد که خدمت به محبوب به مراتب بالاتر از دین و دنیا است و عشق راستین همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد. در نهایت، این شعر تاکید میکند که عشق واقعی، مرگ و زندگی را معنا میبخشد و تنها عشق است که میتواند انسان را به مقام والاتری برساند.
هوش مصنوعی: این زیبایی و لطافتی که در بهشت وجود دارد، مانند حوریان نیست و این محبت و شیرینی که در چین و ترکها یافت میشود، در هیچکجا دیگری نیست.
هوش مصنوعی: ماهی هرچند که زیبا و جذاب نمیتواند بر روی گل باشد، اما روح و جان نیز هرگز به شکلی که باید، نمیتواند نمایان شود.
هوش مصنوعی: در این دنیا، آنچه که اهمیت دارد و به ما معنا و عمق میبخشد، فراتر از جسم و عناصر مادی است. عشق و لطافت روحی هیچگاه در حیطهی مادیات و جسم ما قرار نمیگیرد.
هوش مصنوعی: خدمت به تو از هر دو دنیا، دین و دنیا، بهتر است، زیرا اگر تو نباشی، نه دنیا معنایی دارد و نه دین.
هوش مصنوعی: ای جان دل، در این دنیا هیچ چیز نمیتواند به شوق وصالت، محبت و ارزش تو را نشان دهد؛ حتی انگشتری که متعلق به جم (پادشاه افسانهای) باشد، نمیتواند از آهن درست شده باشد و نگین آن نیز نمیتواند خود را از تو برتر بداند.
هوش مصنوعی: وقتی کسی به دامان تو میچسبد، بیگناهانی که جانشان در دستان خودشان نیست، چه بر سرشان میآید؟
هوش مصنوعی: توجه کن که حتی اگر در مسیر عشق، دنیا کمکی نکند، نباید درویش را نادیده بگیری یا او را از خود دور کنی.
هوش مصنوعی: در این جمله بیان شده که در موقعیتهای خاصی نباید شخصی بزرگ یا مهم را به شیوه ساده و غیررسمی مورد سخن قرار داد. اگر بر روی میز شطرنج، اسبی به درستی بازی نکرده باشد، به همان اندازه نباید انتظار داشت که یک فرد با مقام بالا به سادگی و بیتوجهی مورد بحث قرار گیرد. در واقع، اهمیت و جایگاه افراد باید در گفت و گوهای ما لحاظ شود.
هوش مصنوعی: دل مردهای که عشق در آن وجود ندارد، را به حساب نیاور و مانند عقرب به مگس به چشم نیا. اگر عسل در دست نباشد، چرا باید به دنبال مگس باشی؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که به عشق میمیرد و در راه آن جان میبازد، در قبرش آرام نمیگیرد و به قول شاعر، حتی در دنیا هم مانند دریایی عمیق و بیپایان نمیتواند فراموش شود. به نوعی، عشق و فداکاری او باعث میشود که نامش و یاد او همواره باقی بماند و از یادها نرود.
هوش مصنوعی: به جز عشق محبوب، دل خود را به کسی نسپار؛ زیرا در این موضوع، حتی جبرئیل امین نیز امانتدار نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشقش حرام بادا بر یار سروبالا
تردامنی که جانش در آستین نباشد
همین شعر » بیت ۶
چون دامن تو گیرد در پای تو چه ریزد
بیچارهای که جانش در آستین نباشد
گفتم مکن چنینها ای جان چنین نباشد
غم قصد جان ما کرد گفتا خود این نباشد
غم خود چه زهره دارد تا دست و پا برآرد
چون خردهاش بسوزم گر خرده بین نباشد
غم ترسد و هراسد ما را نکو شناسد
[...]
گر گویمت که سروی سرو این چنین نباشد
ور گویمت که ماهی مه بر زمین نباشد
گر در جهان بگردی و آفاق درنوردی
صورت بدین شگرفی در کفر و دین نباشد
لعل است یا لبانت، قند است یا دهانت
[...]
مشتاقی و صبوری با هم قرین نباشد
این باشد آن نباشد آن باشد این نباشد
با انگبین لبت را سنجیدهام مکرر
شهدی که در لب تست در انگبین نباشد
قومی به فکر مشغول قومی بدین گرفتار
[...]
هر چند دانمت مهر ای نازنین نباشد
اما روا به عاشق پیوسته کین نباشد
هر کس نکرد قبله محراب ابرویت را
شک نیست اینچنین کس اهل یقین نباشد
چشمت که خواند آهو آهو نه شیر گیرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.