عشق تو مرا ز من برآورد
بردم ز خود و ز تن درآورد
حسنت بکرشمهای شیرین
صد شور ز جان من برآورد
عشق آمده بود بر در دل
عقل از پی دفع لشکر آورد
حسن تو رسید با صد اعزاز
دستش بگرفت و اندر آورد
عشقت که بپای خویش ما را
غوغای غم تو بر سر آورد
کس را ز پدر نماند میراث
این واقعه ییست مادر آورد
در بحر تو غم غرقه گشتم
بنگر صدفم چه گوهر آورد
سودای تو شاعریم آموخت
تخمی که تو کشتی این برآورد
آن کو درمی ندارد از سیم
با سکه تو چنین زر آورد
وز طبع چو شاخ بی ثمر سیف
از بهر تو میوه تر آورد
بیهوش شدم چو از در تو
«باد آمد و بوی عنبر آورد»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر تجلی عشق و تأثیرات عمیق آن بر زندگی شاعر است. شاعر از عشق خود به معشوق سخن میگوید و این عشق او را از خود بیخود کرده است. زیبایی و جذبه معشوق، شور و حال عجیبی در وجود او ایجاد کرده و مشکلات و غمهای عشق را به تصویر میکشد. شاعر به تشبیههایی مانند دریا و گوهر اشاره میکند تا عمق احساساتش را نشان دهد. عشق برای او نهتنها مسألهای عاطفی است، بلکه الهامبخش شعرش و سرآغاز خلاقیتهای هنریاش نیز میباشد. بهطور کلی، این شعر نشاندهندهی قدرت عشق و تأثیر آن بر روح و خلاقیت انسان است.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شد من از خودم جدا شوم و از وجود مادیام رها شوم.
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند طعم دلپذیری است که شادی و هیجان را از عمق وجودم برمیانگیزد.
هوش مصنوعی: عشق به در دل سر زده بود و عقل برای مقابله با آن تلاش میکرد.
هوش مصنوعی: زیبایی تو با احترام و ارادت بسیار به دورن دل من وارد شد و دست مرا گرفت.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده که ما در میان دریایی از غم و نگرانی غوطهور شویم.
هوش مصنوعی: هیچ کس از پدر خود ارثی نمیبرد، این مسألهای است که مادر به دنیا میآورد.
هوش مصنوعی: در میان غم و اندوه تو غرق شدهام، به من نگاه کن تا ببینی که صدف من چه گوهری برایت به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: عشق و علاقه به تو باعث شده است که من شاعری را یاد بگیرم، و حالا محصول این عشق، چیزی است که تو در دل من کاشتهای.
هوش مصنوعی: کسی که از ارزش و قیمت پول بیخبر است، نمیتواند درست تشخیص بدهد که چه چیزی بهواقع باارزش است.
هوش مصنوعی: از ویژگی طبیعت مثل شاخ درخت بیثمر، سیف به خاطر تو میوهی تازهای آورده است.
هوش مصنوعی: به حالت بیحواسی و گیجی رفتم، وقتی که نسیم هَوا از درِ تو وزید و رایحهی خوش عطر عنبر را به همراه آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شب چون پر زاغ بر سرآورد
شبپره ز خواب سر برآورد
باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد
شاخ گل از اضطراب بلبل
با آن همه خار سر درآورد
تا پای مبارکش ببوسم
[...]
پهلو به کنار بستر آورد
سر پوش اجل به سر در آورد
باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام و شکوفه بر سرآورد
تن چون زلحاف سر برآورد
کوته جبه زود در بر آورد
شد غرقه بجیب خویشتن حبر
[...]
از شوق درون فغان برآورد
وان ناقه به زیر ران درآورد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.