گنجور

 
۳۵۰۱

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۲ - جغد جنگ

 

فغان ز جغد جنگ و مرغوای او

که تا ابد بریده باد نای او ...

... شد اقتدا به اوستاد دامغان

فغان از این غراب بین و وای او

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۰۲

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۳۸ - سکوت شب

 

... اشکی نه و گذشته ز دامان سرشگ خون

بانگی نه وگذشته زکیوان فغان وای

بیتی به حسب حال بیارم از آنچه گفت ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۰۳

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

تا به گل هر لحظه بلبل را فغانی دیگراست

هر طرف از شهرت گل داستانی دیگر است ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۰۴

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲

 

... گرچه هست این هدیه در نزد تو بی مقدار گفت

عاشقا این ناله و آه و فغان از جور کیست

گفتم از جور تو معشوق جفاکردار گفت ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۰۵

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

... چشم برهم نه چو چشم مست او خواهی کشید

ورگشودی همچو من آه و فغانش را بکش

غمزه اش را گر ندانی چیست من دارم به دل ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۰۶

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۴ - در مرثیه و مادهٔ تاریخ فوت پدر

 

... چو نور باصره امد ز چشم ما پنهان

فغان و ناله که شد دور دور کوری ما

بهار با دل غمگین خود چنین می گفت ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۰۷

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۳۲ - به مناسبت سقوط امپراتوری عثمانی

 

فغان که ترک مرا تیره گشت رومی روی

دگر به گرد دل خسته ترکتازی نیست ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۰۸

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۵۳ - تاریخ وفات «‌مستغنی‌» دانشمند افغان

 

آه کامسال آسمان در خطه افغان زمین

بر رخ روشندلان باب فغان مفتوح کرد

پادشاهی دادگستر را به تیر ظالمی ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۰۹

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۵ - دین و وطن

 

... خدا نیای بشر بود و خاک مادر او

فغان ز قیم نااستوار دین و وطن

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۱۰

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - سرگذشت شاعر در اولین مسافرت او به تهران

 

... شصت تومان ز یک بلورفروش

قرض کردم به صد فغان و خروش

این طلبکار بنده منجلی است ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۱۱

ملک‌الشعرا بهار » ترکیبات » انتقاد از انجمن همت

 

... لاله و نسترن نماند به جای

بلبلان با فغان زارا زار

قمریان با خروش ها یا های ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۱۲

ملک‌الشعرا بهار » ترجیعات » وارث طهمورث و جم

 

... چون پرید از آشیان سیمرغ روز

از پی اش زاغان فغان برداشتند

صدهزاران جوجه زرینه سر ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۱۳

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » مذمت مگس (ذوبحرین) » داستان «‌خرفستر»

 

بشنوی ار گفته پیر مغان

گیری ازین دیو چه آه و فغان

خلقتش از دیو شد این شوم ذات ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۱۴

ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » باد خزان (در افشاری)

 

... که بسته رخ شاهد مه لقا را

فغان و فریاد ز جور گردون

که داده فتوای فنای ما را

کشور خراب فغان و زاری

پیچه و نقاب سیاه و تاری ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۱۵

ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » غزل ضربی (در ماهور)

 

... کجا پرد مرغ که پر ندارد

امان از این عشق فغان از این عشق

که غیر خون جگر ندارد ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۳۵۱۶

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

... در این وکیل و وزیر ای خدا اثر نکند

فغان صبحدم و ناله شبانه ما

برای محو تو ای کشور خراب بس است ...

فرخی یزدی
 
۳۵۱۷

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳ - تحت نظر بودن پس از مراجعت از اروپا

 

... از سرشک لاله رنگم در چمن به خون نشستم

ای شکسته بال بلبل کن چو من فغان و غلغل

تو الم چشیده هستی من ستم کشیده هستم ...

فرخی یزدی
 
۳۵۱۸

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸

 

... چون غنچه نشکفته دل زار من است

فریاد و فغان و ناله هر شب تا صبح

چون مرغ اسیر در قفس کار من است

فرخی یزدی
 
۳۵۱۹

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۰

 

... راه نفسی بهر کسی پیدا نیست

شهریست پر از ناله و فریاد و فغان

فریاد که فریادرسی پیدا نیست

فرخی یزدی
 
۳۵۲۰

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۳ - درباره وستداهل سوئدی، رییس شهربانی

 

... پس پیش وزیر و شه ز طوفان گله کرد

دیروز فغان ما گر از خارجه بود

امروز رواست شکوه از داخله کرد

فرخی یزدی
 
 
۱
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۸
۱۷۹
sunny dark_mode