... این بتان را در حرمها راه نیست

بر طبیعت دیو ماشین چیره نیست

آسمانها از دخانها تیره نیست ...

... کشتن بی حرب و ضرب آیین اوست

مرگها در گردش ماشین اوست

بوریای خود به قالینش مده ...

... چق چق پای ستور و همهمه خلق

فرفر واگون و بوق و عرعر ماشین

تق تق نجار و دمدم حلبی ساز ...

... یکی چون اشک مهجوران حیران

شوفر نیز اندران فرصت به ماشین

فشاند آب خنک در جوی پایین ...

... که شوی سوی یزد از اصفاهان

هست ماشین یزد آماده

بایدت رفت یکه و ساده ...

... حسن آباد شد ز دور پدید

چند ماشین قطار استاده

همه از بهر حرکت آماده ...

... فی المثل آن آهنی که اهل اروپا

ساخته ماشین از آن و توپ و مسلسل

در کف ما چون فتاد از عدم علم ...

... ببین به شکل بنی آدم آمدست برون

چقدر آلت قتاله زین کهن ماشین

پیرمرد تو ز آن جوان شده ای دشمن بشر او کیست ...