قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۷ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده شجاعالسلطنه حسنعلی میرزا طابثراه
... لب پر از شکوه دارد از تو رنگ
شیر عزمش به چرخ داده شتاب
وقر حزمش به خاک داده درنگ ...
... خاک را لعل سازی از الماس
چرخ را پر وزن کنی ز پرنگ
خسروا ای که زهره در بزمت ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۹ - در ستایش پادشاه اسلامپناه ناصرالدین شاه غازی
... از قله کهسار کند قصد تسفل
آن اشتر مستم که مهارم کند ار چرخ
از فرط تدلل نگریم به تذلل ...
... تا بسته مرا عشق به زنجیر توکل
قاآنی مهراس ازین چرخ ستمکار
کز لاشه عصفور بنهراسد طغرل ...
... سالار جهان فخر زمان شاه تناسل
ای دایره چرخ نهم خنگ ترا تنگ
وی اطلس گردون برین رخش ترا جل
بگرفته به کف چرخ عصا از خط محور
تا بو که شود در صف بار تو یساول ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۰ - در ستایش نواب فریدون میرزا طاب ثراه گوید
... با منع تو قهقرا رود باز
زین چرخ برین قضای نازل
پیوسته شود چو پوست با گوشت ...
... آن روز که در هزاهز رزم
در چرخ و زمین فتد زلازل
از سهم عقاب تیر در چرخ
نسرین فلک شوند بسمل ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۱ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده فریدون میرزا طاب ثراه گوید
... برسان جامه کاو به بدن دارد اشتمال
چرخ از غبار خنگ تو تاریک چون جحیم
کوه از نهیب رمح تو باریک چون خلال ...
... آن کیست غیر حق که قدیمست و لایزال
ایدون گرت ز چرخ گزندی رسد مرنج
ایدر گرت ز دهر ملالی رسد منال ...
... بس رنج و اندها که نماند به هیچ حال
مه را به چرخ گاه فرازست وگه نشیب
جان را به جسم گاه نشاطست و گه ملال ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۲ - در ستایش امیرالامراء العظام حسین خان نظام الدوله گوید
... هوای رزم تو همچون اجل روان آغال
نه چرخ را بر قدر تو سنگ یک خردل
نه کوه را بر حلم تو وزن یک مثقال ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۶ - در مدح جناب حاجی آقاسی
... ابرست در عطیه و بحرست در درون
خاکست در تواضع و چرخست در جلال
انوار مهر راست برای وی اقتران
تا یید چرخ راست به بخت وی اتصال
از بود اوست صورت ابداع را فروغ ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۹ - در ستایش جناب حاجی آقاسی رحمه الله
... روی دین پشت هدی غیث کرم غوث امم
چرخ فر قطب ظفر اصل هنر فصل کمال
قهرمان ملک و ملت حاجی آقاسی که هست ...
... زانکه بر هر جزو باشد نفس کل را اشتمال
مدح قدر اوست مدح چرخ گردان از علو
وصف جود اوست وصف ابر نیسان در نوال ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۰ - در ستایش امیرالامراء العظام حسین خان نظامالدوله
... ای همچو گیتی نامجو دریا صفت با آبرو
چون باغ رضوان نیکخو چون چرخ گردان محترم
گر نام شمشیرت کسی خواند به گوش حامله ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۲ - در ستایش ولیعهد رضوان مهد عباس شاه غازی طابالله ثراه گوید
... امسال به گاه سخط از صدمه گرزش
بیرون رود از جنبره چرخ برین خم
امسال کند از فزع چین جبینش ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۴ - در ستایش مرزا ابوالقاسم قایممقام رحمهلله فرماید
... روز و شب آماده تر زکلب معلم
چرخ به چنگال قدرتت به چه ماند
روبهکی خسته در مخالب ضیغم ...
... تا ابد از صح و شام اشهب وادهم
عزم تو چون خنگ چرخ سایر و ساری
حزم تو چون کوی خاک ثابت و مبرم
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۵ - در ستایش پادشاه رضوان ارامگاه محمد شاه غازی طابالله ثراه گوید
... با قوت بازو نه به خاصیت خاتم
بر ذره خاک قدمت سجده برد چرخ
در قطره ابر کرمت غوطه خوردیم ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۹ - مطلع ثانی
... خلعت شه طلعت مه را همی داند ظلام
خلعت دیبای او را اطلس چرخ آستر
طلعت زیبای او را خواجه گردون غلام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۰ - در مطایبه فرماید
... پرند نیلی بربسته بر میان گفتی
به چرخ نیلی مأوا گزیده ماه تمام
ز پشت فوطه شده آشکار شق سرین ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۲ - مطلع ثانی
به گاه بام که خورشید چرخ آینه فام
زدود زاینه روزگار زنگ ظلام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۳ - در ستایش پادشاه اسلام پناه ناصرالدین شاه غازی
... چو زرد شیری غژمان که درشود به کنام
به چرخ بر زبر ماه نو نمود شفق
چو سرخ می که زند موج و ریزد از لب جام ...
... که چون کشیده شود تیغها رود به نیام
چو گاهواره شب و روز چرخ از آن جنبد
که طفل بخت تو گیرد ز جنبشش آرام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۴ - در ستایش مرحوم میرزا تقی خان رحمهالله گوید
... که خون و مغز همه خلق در عروق و عظام
زهی ز هیبت تو جسم چرخ را رعشه
خهی ز سطوت تو مغز مرگ را سرسام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۵ - در ستایش پادشاه رضوان جایگاه محمد شاه غازی طاب اللّه ثراه گوید
... گسترده شد از جعدش در هر قدمی دام
رخشان دو ر خش همچو پر از زهره یکی چرخ
رنگ دو لبش همچو پر از باده یکی جام ...
... پیکان تو پیکی که ز مرگ آرد پیغام
چرخست کمان تو ازینروی بود خم
رزقست عطای تو ازینروی بود عام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۶ - در ستایش پادشاه رضوان جایگاه محمد شاه غازی طاب ثراه گوید
... هماره تا نماید قطب ساکن
ز رفتن تا نگیرد چرخ آرام
ملک کشورگشا بادا و هر روز ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۸ - در ستایش پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه غازی خلدالله سلطانهگوید
... نه ز زر پخته آید کار و نه از سیم خام
تا بود چرخ فلک گردان فلک بادت مطیع
تا بود ملک جهان باقی جهان بادت به کام
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۰ - در ستایش شاهزاده فریدون میرزا
... که بانگ مهلا مهلا برآید از جانم
به نیزه ای که رباید ز چرخ حلقه ماه
چو حلقهای زره کوه را بسنبانم ...
... چو شام جامه سوکش به بر بپوشانم
رونده چرخا نهمار گشتم از تو ستوه
یکی بترس که داد دل از تو بستانم
عنان کشیده رو ای چرخ کینه توزکه من
به گاه کینه دژآهنج تر ز ثعبانم ...