گنجور

 
۵۲۶۱

رهی معیری » منظومه‌ها » راز شب

 

... بوسه را شب دید و با مهتاب گفت

ماه خندید و به موج آب گفت

موج دریا جانب پارو شتافت

راز ما گفت و به دیگر سو شتافت ...

رهی معیری
 
۵۲۶۲

رهی معیری » ابیات پراکنده » دریای تهی

 

... در دامن این بحر فروزان گهری نیست

چون موج به امید که آغوش گشاییم

رهی معیری
 
۵۲۶۳

رهی معیری » ابیات پراکنده » آواره

 

... جولانگه برق است ولی چاره ندارم

یک جلوه کند ماه در آیینه صد موج

جز نقش تو بر سینه صد پاره ندارم

رهی معیری
 
۵۲۶۴

رهی معیری » ترانه‌ها و نغمه‌ها » شمارهٔ ۶ - گلبرگ

 

... بسوزد خانه را ناخوانده مهمانی که من دارم

رهی از موج گیسویی دلم چون اشک می ریزد

به مویی بسته امشب رشته جانی رشته جانی که من دارم

رهی معیری
 
۵۲۶۵

رهی معیری » ترانه‌ها و نغمه‌ها » شمارهٔ ۱۰ - شکوه عاشق

 

... هر نفس هر نفس با یاد یاری با یاد یاری ناله زاری کنم زاری کنم

حلقه های حلقه های موج بینم نقش گیسویی کشم

خنده های صبح بینم یاد رخساری کنم یاد رخساری کنم ...

رهی معیری
 
۵۲۶۶

رهی معیری » ترانه‌ها و نغمه‌ها » شمارهٔ ۲۷ - من آن ناله بی اثرم

 

... وز شب من سحر میگریزد

من آن موج بی صبر و آرامم

که سرگشته و بی سرانجامم ...

رهی معیری
 
۵۲۶۷

رهی معیری » ترانه‌ها و نغمه‌ها » شمارهٔ ۵۱ - ای غم چه خواهی

 

... دیگر ز جانم ای غم چه خواهی

هستی چه باشد آشفته خوابی نقش فریبی موج سرابی

نخل محبت پژمرده شد کو فیض نصیبی اشک سحابی ...

رهی معیری
 
 
۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴