گنجور

 
سنایی

ای شده پای بست و زندانی

اندرین خاکدان ظلمانی

تاکی این گفت و گوی پر باطل

تاکی این جست و جوی بی حاصل

راه رو راه‌، گرد گفت مگرد

که به گفتار ره نشاید کرد

تا ز بند هوا برون نایی

ندهندت کمال بینایی

نبری ره به عالم وحدت

نتوانی زدن دم وحدت

زین نشیمن سفر به بالاکن

خویشتن را چو عقل والا کن

دم به تجرید زن‌که بی تجرید

نرسد کس به عالم توحید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode