بخش ۴۱ - فی مذمّة الدنیا واهانته و ترکه، من ترح فرح
مرد کو عاشق دوگانه بُوَد
مرگ با وی درون خانه بُوَد
پشه باشد به وقت جنگ ذلیل
باشه باشد به وقت خوردن پیل
چون شترمرغ نه چو مردم حُر
بار را مرغ و خایه را اشتر
مرد پر دل ز حیز نهراسد
سست را اسب نیک بشناسد
کار دل جنگ و کار جان حذرست
کار شه زور و کار زن سمرست
هرکه در پیش خصم ملک و خرد
دل ز خود برد جان ازو نبرد
سر و پا ار ز بیم برگردد
زود چون لاله سرخسر گردد
مرد مردانه کم ضرر باشد
دود تیره ز چوب تر باشد
مرد بد دل خیانت اندیشد
راز خود پیش خلق بپریشد
مردکی را که جان عزیز بُوَد
یک زبان فصیح تیز بُوَد
تیز را باز دار در دهلیز
زانکه غمّاز روده باشد تیز
سُکر داری شکَر خور از پی نی
صبر داری صبر خور از پی قی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.