گنجور

 
سنایی

تا زلف بتم به بند زنجیر منست

سرگشته همی روم نه هشیار و نه مست

گویم بگرم زلف ترا هر چون هست

نه طاقت دل یابم و نه قوت دست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode