هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق صحبت میکند. او میگوید که مانند ابروی معشوق، در عشق او خوابیده است و زخمهای این عشق را تحمل میکند. در جایی که معشوق به خشم میآید و به او میگوید که او را ترک کرده است، شاعر احساس میکند که این درد و رنج بخشی از وابستگی او به معشوق است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق صحبت میکند. او میگوید که مانند ابروی معشوق، در عشق او خوابیده است و زخمهای این عشق را تحمل میکند. در جایی که معشوق به خشم میآید و به او میگوید که او را ترک کرده است، شاعر احساس میکند که این درد و رنج بخشی از وابستگی او به معشوق است.
هوش مصنوعی: من در عشق تو همچون ابروی تو خوابیدهام. زخمم را بر تن این عشق میزنم، اما من خودم مردی نیستم که به بازوی تو تکیه کنم.
هوش مصنوعی: در زمانی که عصبانی شدی و گفتم که آیا مرا ترک خواهی کرد؟ من این موضوع را کنار گذاشتم و به عشق تو ادامه دادم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیوسته خمیده همچو ابروی توام
چون خطّ تو فتنه گشته بر روی توام
در پای تو افتاده چو گیسوی توام
همواره شکسته بسته چون موی توام
من شانه زلف عنبرین بوی توام
مشاطه حسن روی دلجوی توام
هم مردمک دیده جادوی توام
هم جلوه آینه روی توام
ساقی قدحی که عاشق روی توام
مست خم زلف ابروی توام
تنها نه رخ خوب کشد سوی توام
قلاب محبتی است هر موی توام
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.