سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱۸ ای تن وطن بلای آن دلکش باش ای جان ز غمش همیشه در آتش باش ای دیده به زیر پای او مفرش باش ای دل نه همه وصال باشد خوش باش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و دلتنگی اشاره دارد. شاعر از وطن و محبوبش سخن میگوید و میخواهد که حتی در رنج و دوری از او، همیشه به یادش باشد. او از دل و جانش میخواهد که با وجود سختیها، خوش باشد و به زیباییهای عشق فکر کند.
هوش مصنوعی: ای بدن، تو سرزمینم هستی، پس همچون بلایی بر دلکش باش. ای جان، همیشه به خاطر غمش در آتش باش.
هوش مصنوعی: ای چشم، به زیر پای او نگاه کن و با دل خوش باش، چون همیشه به وصال نمیرسیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در میدان آ با سپر و ترکش باش
سر هیچ بخود مکش بما سرکش باش
گو خواه زمانه آب و خواه آتش باش
تو شاد بزی و در میانه خوش باش
خود تن بقضا در ده و خود سرکش باش
جز آن نبود که تو نخواهی، خوش باش!
در میدانآ با سپر و ترکش باش
سر هیچ بخود مکش بما سر کش باش
گوخواه زمانه آب و خواه آتش باش
تو شاد بزی و در میانه خوش باش
خاقانی رو چو سیر عریان وش باش
تو تو چو پیاز و دل پر از آتش باش
چون جنبش چرخ گندنائی کش باش
گشنیز تویی دیگ فلک را خوش باش
گر تو همه داری همه در آتش باش
ور بیهمهای بیهمه گردن کش باش
هیچ است همه از همه پس هیچ مگوی
ور هیچ نداری همه داری خوش باش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.