گنجور

 
سنایی

رازی ز ازل در دل عشاق نهانست

زان راز خبر یافت کسی را که عیانست

او را ز پس پردهٔ اغیار دوم نیست

زان مثل ندارد که شهنشاه جهانست

گویند ازین میدان آن را که درآمد

کی خواجه دل و روح و روانت ز روانست

گر ماه هلال آید در نعت کسوفست

ور تیر وصال آید بر بسته کمانست

کاین کوی دو صد بار هزار از سر معنی

گشتست کز ایشان تف انگشت نشانست

آنکس که ردایی ز ریا بر کتف افگند

آن نیست ردا آن به صف دان طلسانست

گر چند نگونست درین پرده دل ما

میدان به حقیقت که ز اقبال ستانست

قاف از خبر هیبت این خوف به تحقیق

چون سین سلامت ز پی خواجه روانست

گویی که مگر سینهٔ پر آتش دارد

یا دیدهٔ او بر صفت بحر عمانست

این چیست چنین باید اندر ره معنی

آن کس که چنین نیست یقین دان که چنانست

نظم گهر معنی در دیدهٔ دعوی

چون مردمک دیده درین مقله نهانست

در راه فنا باید جانهای عزیزان

کاین شعر سنایی سبب قوت جانست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
شمارهٔ ۷۵ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
منوچهری

الْمِنَّةُ لِلّٰه که این ماهِ خزانست

ماهِ شُدن و آمدنِ راهِ رَزانست

از بسکه درین راهِ رز انگور کشانند

این راهِ رَز ایدون چو رهِ کاهکَشانست

چون قُوسِ قُزَح برگِ رَزان رنگ‌به‌رنگند

[...]

مسعود سعد سلمان

هجران تو ای شهره صنم باد خزانست

کاین روی من از هجر تو چون برگ رزانست

در طبع نشاطم طمع وصل چنانست

در باغ دلم باد فراق تو همانست

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
وطواط

صدر ثقة الدین کنف خلق جهانست

خاک دراو کعبهٔ اشراف زمانست

آراسته از طالع او روی سپهرست

افروخته از طلعت او صحن جهانست

در خدمت او تقویت خرد و بزرگست

[...]

فلکی شروانی

ای دیده در آن شکل و شمایل نظری کن

گر زآنکه تو را آرزوی دیدن جانست

روئیست در آن چشم جهانی متحیر

زلفی که پریشانی احوال جهانست

ابن یمین

مشکین سر زلف تو که در پای کشانست

در دل رگ سود است که پیوسته بجانست

لعل تو ندا کرد که یکبوسه بجانی

ز آندم دل سودائی من در پی آنست

گر ز آنکه دلم را بود این بیع مسلم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه