گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست

تا درد عاشقی نچشد مرد، مرد نیست

آغاز عشق یک نظرش با حلاوت‌ست

انجامِ عشق جز غم و جز آه سرد نیست

عشق آتشی‌ست در دل و آبی‌ست در دو چشم

با هر که عشق جفت‌ست زین هر دو فرد نیست

شهدی‌ست با شرنگ و نشاطی‌ست با تَعَب

داروی دردناک‌‌ست آن را که درد نیست

آن کس که عشق بازد، جان بازد و جمال

بنمای عاشقی که چو من روش زرد نیست