گنجور

 
سنایی

من نه ارزیزم ز کان انگیخته

من عزیزم از فلک بگریخته

چرخ در بالام گوهر تافته

طبع در پهنام عنبر بیخته

آسمان رنگم ولیک از روی شکل

آفتابی از هلال آویخته

از برای کسب آب روی خویش

آبروی خود به عمدا ریخته

از برای خدمت آزادگان

با همه کس همچو آب آمیخته

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode