ای برادر در ره معنی قدم هشیار زن
در صف آزادگان چون دم زنی بیدار زن
شو خرد را جسم ساز و عقل رعنا را بسوز
تیغ محو اندر سرای نفس استکبار زن
گردن اندر راه معنی چند گه افراشتی
تیغ معنی را کنون بر حلق دعوی دار زن
گامزن مردانه وار و بگذر از موت و حیات
از دو کون اندر گذر لبیک محرم وار زن
از لباس کفر و ایمان هر دو بیرون آی زود
نرد باری همچو ابراهیم ادهموار زن
سالکان اندر سلامت اسب شادی تاختند
یک قدم اندر ملامت گر زنی بیدار زن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون در معشوق کوبی حلقه عاشقوار زن
چون در بتخانه جویی چنگ در زنار زن
مستی و دیوانگی و عاشقی را جمع کن
هر سه را بر دار کن وز کوی معنی دار زن
گوهر بیضات باید خدمت دریا گزین
[...]
ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن
باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن
گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه
ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن
پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی
[...]
چون خوری می، با حریف محرم پر درد خور
چون زنی کم، با ندیم زیرک هشیار زن
مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن
آتش از جرمم بیار و اندر استغفار زن
ای کلیم عشق بر فرعون هستی حمله بر
بر سر او تو عصای محو موسی وار زن
عقل از بهر هوسها دارداری می کند
[...]
باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار زن
دست دل در بوستان در دامن دلدار زن
بوی خیری و بنفشه می دهد در بوستان
بلبل شوریده بر گل ناله های زار زن
باغبانا گوش دل بر عندلیب عشق کن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.