گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

من که باشم که به تن رخت وفای تو کشم؟

دیده حمال کنم بار جفای تو کشم؟

ملک الموت جفای تو ز من جان ببرد

چون به دل بار سرافیل وفای تو کشم

چه کند عرش که او غاشیهٔ من نکشد؟

چون به جان غاشیهٔ حکم و رضای تو کشم

چون زنان رشک برند ایمنی و عافیتی

بر بلایی که به جای تو برای تو کشم

نچشم ور بچشم باده ز دست تو چشم

نکشم ور بکشم طعنه برای تو کشم

گر خورم باده به یاد کف دست تو خورم

ور کِشم سرمه ز خاک کف پای تو کشم

جز هوا نسپرم آن گه که هوای تو کنم

جز وفا نشمرم آن گه که جفای تو کشم

بوی جان آیدم آن گه که حدیث تو کنم

شاخ عز رویدم آن گه که بلای تو کشم

به خدای ار تو به دین و خردم قصد کنی

هر دو را گوش گرفته به سرای تو کشم

ور تو با من به تن و جان و دلم حکم کنی

هر سه را رقص کنان پیش هوای تو کشم

من خود از نسبت عشق تو سنایی شده‌ام

کی توانم که خطی گرد ثنای تو کشم؟

 
 
 
خواجه عبدالله انصاری

چه کند عرش که او غاشیهٔ من بکشد

چون به دل غاشیهٔ حکم و قضای تو کشم

بوی جان آیدم از لب چو حدیث تو کنم

شاخ عز رویدم از دل چو بلای تو کشم

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از خواجه عبدالله انصاری
میبدی

من که باشم که بتن رخت وفاء تو کشم

دیده حمّال کنم بار جفاء تو کشم

بوی جان آیدم از لب که حدیث تو کنم

شاخ عزّ رویدم از دل که بلاء تو کشم‌

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از میبدی
جهان ملک خاتون

صد ازین جور و جفا گر ز برای تو کشم

همچنان سر همه در پای رضای تو کشم

بس غم و درد که از جور تو بر جان منست

این همه درد به امّید دوای تو کشم

تو جفا بر من بیچاره روا می داری

[...]

جامی

مهر رخسار تو دارم که جفای تو کشم

لطف بالای تو بینم که بلای تو کشم

بر زمین پای تو حیف است امان ده که نخست

پرده دیده و دل در ته پای تو کشم

تنم از ضعف چو مویی شد و خواهم به غلط

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه