تا به رخسار تو نگه کردم
عیش بر خویشتن تبه کردم
تا ره کوی تو بدانستم
بر رخ از خون دیده ره کردم
تا سر زلف تو ربود دلم
روز چون زلف تو سیه کردم
دست بر دل هزار بار زدم
خاک بر سر هزار ره کردم
کردگارت ز بهر فتنه نگاشت
نیک در کار تو نگه کردم
گنه آن کردم ای نگار که دوش
صفت روی تو به مه کردم
عذر دوشینه خواستم امروز
توبه کردم اگر گنه کردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از محبت و شیدایی خود نسبت به معشوق صحبت میکند. او میگوید که نگاه به چهره محبوبش باعث تباهی خود شده و برای رسیدن به او، از چشمانش اشک ریخته است. شاعر از درد و سوز دل خود به خاطر زیبایی معشوق میگوید و به این نتیجه میرسد که برای عشق او، کارهای زیادی کرده است. او همچنین از تصورات اشتباهی که درباره معشوق خود داشته، عذرخواهی میکند و بیان میکند که اگر گناهی کرده، توبه کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی به چهره تو نگاه کردم، لذت را از دست دادم و همه شادیهایم را نابود کردم.
هوش مصنوعی: وقتی که راهی به سوی تو فهمیدم، چشمهایم از اشک پر شد و بر چهرهام آثار غم نمایان گشت.
هوش مصنوعی: دل من زمانی که به زلف تو نظر انداخت، به سرقت رفت و من هم روزی که زلف تو را دیدم، خودم را به سیاهی آن سپردم.
هوش مصنوعی: بارها به دل خود دلخوری و ناامیدی را احساس کردم و به خاطر این احساسات سختی، خود را سرزنش کردهام.
هوش مصنوعی: خداوند به خاطر فتنهای که به وجود آمده، به خوبی در کار تو توجه کرده است.
هوش مصنوعی: من در دیشب به خاطر زیباییات گناهی مرتکب شدم که وصف چهرهات را شبیه ماه کردم.
هوش مصنوعی: امروز از اشتباهاتم عذر خواهی کردم و تصمیم گرفتهام که دیگر توبه کنم و اگر خطایی کردهام، از آن پشیمانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر چه من سر به سر گنه کردم
نامهٔ خویش را سیه کردم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.