گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

معشوق مرا ره قلندر زد

زان راه به جانم آتش اندر زد

گه رفت ره صلاح دینداری

گه راه مقامران لنگر زد

رندی در زهد و کفر در ایمان

ظلمت در نور و خیر در شر زد

خمیده چو حلقه کرد قد من

و آنگاه مرا چو حلقه بر در زد

چون سوخت مرا بر آتش دوزخ

وز آتش دوزخ آب کوثر زد

در صومعه پای کوفت از مستی

ابدال ز عشق دست بر سر زد

با آب عنب به صومعه در شد

در میکده آب زر بر آذر زد

گر من نه به کام خویشم او باری

با آنکه دلم نخواست خوشتر زد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode