گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

بخ بخ اگر این علم برافرازم

در تفرقه سوی جمع پردازم

باشد بینم رخان معشوقم

وز صحبت خود دری کند بازم

از راهبران عشق ره پسرم

با پاک بران دو کون در بازم

شطرنج به شاهمات بر بندم

در ششدره مهره‌ای در اندازم

بر فرش فنا به قعده ننشینم

در باغ بقا چو سرو بگرازم

این عشوهٔ اوست خاک آدم را

با صحبت جان و دل بدل سازم

این گنج که تو ختم من از هستی

در بوتهٔ نیستیش بگدازم

این بربط غم گداز در وصلت

در بهر نهم و بشرط بنوازم

هر بیت که از سماع او گویم

اول سخنی ز عشق آغازم

این است جواب آن کجا گفتم

«کی باشد کاین قفس بپردازم»

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode