آه که صد پاره جگر شد حسن
داد ز زن، داد ز بیداد زن
زهر معاویه کافر ز سر
کرد جهان را همه بیتالحزن
شیر خدا پادشه لوکشف
جانب یثرب به شتاب از نجف
آمده با فوج ملک صف به صف
ورد زبان کرده همه با اسف
آه که صدپاره جگر شد حسن
گمشده از عرش برین گوشوار
غم شده با احمد مختار یار
جانب جبریل امین گوش دار
گرید و گوید ز الم زار زار
آه که صد پاره جگر شد حسن
بوالبشر از خجلت خیرالبشر
بر سر زانو بنهاده است سر
نوح از این داغ شده نوحه گر
گرید و گوید به دو چشمان تر
آه که صد پاره جگر شد حسن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.