که خفته اندرین قالب که باشد اندرین ماوی
که گه خواند سوی دینم گهی راند سوی دنیا
گهی پوشد به جسم طیلسان «سولت نفسی»
گهی بخشد شرف بر قدم از تشریف کرمنا
گهی روشن کند دل از ید و بیضاء موسایم
گهی سازد چه فرعون ادعای ربکم اعلا
دهد در کسوت جم گه قلم خود را چو اهریمن
گهی از رب هب لی چون سلیمان برکشد آوا
گهی گوید بیاض طلعت نیکان بود نیکو
گهی گوید سوادزلف حورالعین بود زیبا
گهی گوید برو تا کعبه مقصود از خشکی
گهی گوید مترس از غرق و رو کن جانب دریا
بود عمری کزین جمعیت ضدین از هر سو
شدم دنبال قول عمرو و بکر و زیدرا پویا
نه از فتوای این گردید لختی کام جان شیرین
نه از غوغای آن شد ذره مغز خرد پیدا
سر تسلیم بنهادم به خاک قبله طاعت
کشیدم از دل سوزان نعیر «رب سلمنا»
خدنک «ربکم ادعونی» آمد بر نشان یعنی
نوید استجابت یافتم از ایزد یکتا
همانا گشتم از الهام ربانی چنین ملهم
که ای سلطان ملک جهل و شاه کشور سودا
چرا در تیه حیرت مانده حیران و سرگردان
نمیبینی مگر شمع هدایت درکف موسی
زند کوس جهان شادی بر او رنگ جهانشاهی
که قائم بر وجود وی بود دنیا و مافیها
امام عصر و ختم اوصیا شاهی که میباشد
به دفتر خانه ایجاد نامش اولین طغری
ولی حضرت دادار و مه کعبه و زمزم
سمی احمد مختارشاه یثرب و بطحا
اساس شرع و منهاج طریقت مقتدای دین
سپهر مجد و منشاء حقیقت عائی اشیا
کتاب خلقت کون و مکان را اولین مطلع
سودا انبیا و اولیا آخرین انشا
شه دجال کش ویران کن معموره بدعت
امام بت شکن درهم نورد عزت عزی
نسیم رحمت حق شعله قهر خداوندی
علیم سر مطلق راز دان وحی ما او حی
ز نقش کلک نقاش ازل در صفحه هستی
چنین صورت نخواهد یافت تا شام ابد اجرا
عباد الله را معبود در ملک عبودیت
نموده قامت موزون دو تا در سجده یکتا
الا ای شمه طاق هدایت چند در راهت
بماند باز چشم انظار بنده و مولی
گرفت ظلمت خفاش شرق و غرب عالم را
نهان تا کی بزیر ابر باید بیضه بیضا
خلل افتاد در ارکان شرع و پایه ملت
به غیر از اسمی از اسلام نبود در جهان بر جا
معطل مانده حکم ایزد و امر نبی چندان
که نبود امتیازی در میان مومن و ترسا
نموده مندرس کار نبوت را و افکنده
به دعوای ریاست هر طرف نومفیان غوغا
ز بس احکام ناشایسته ز اقلامشان جاری
زمین از خون ناحق سرخ شد چون لاله حمرا
حسام انتقامت چند ماند در نیام آخر
جهان شد سر به سر ویران از این قضات بیپروا
به اولاد علی کردند ظلمی آل مرجانه
که افتاد از زبانها نام خون ناحق یحیی
فتاده گوشوار راست از عرش خدا یعنی
حسن را کرد از زهر بلا خونین جگر اسما
برای حفظ ملک عاریت آخر معاویه
حسن را کشته و ننمود از روز جزا پروا
ز بعد مرگ غیر مجبتی کی گشته مظلومی
تنش سوراخ از پیکان ظلم زمره اعدا
چرا کردند از فن جوار جد خود منعش
مگر در شان وی نازل نشد حکم ذوی القربی
سه روز افتاد اندر کربلا بعد از حسن به یسر
تن صدپاره جدت حسین در دامن صحرا
به یاری تا کشد در وقت جان دادن ز غمخواری
عزیز مصطفی را رو به سوی قبله دست و پا
نه دلسوزی که گوید ابن سعد نامسلمان را
مکن پامال اسباب پیکر پرورده زهرا
پی ننگ عرب این بس که آخر کهنه پیراهن
نمودند از تن سبط رسول هاشمی یغما
این ای صاحب عصر و زمان کز معصیت(صامت)
شده آهش جهان افروز اشک دید طوفان را
چه باشد کز نگاه کیمیا آثار خودسازی
بحاس پیکر او را اخلاص از آذر عقبی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری فلسفی و عرفانی است که درباره وجود انسان و تناقضات درونی او صحبت میکند. شاعر به بیان حالات مختلف انسان و چالشهای روحی او میپردازد. او به ویژگیهای انسانی اشاره میکند که گاهی به دین و حقیقت نزدیک میشود و گاهی به دنیا و مادیات.
شاعر در ادامه انتقاداتی به وضعیت اجتماعی و دینی زمانه خود دارد و به ظلم و فساد موجود در جامعه اشاره میکند. او به تاریخچه برخی شخصیتهای اسلامی، مانند حسن و حسین، و ظلمهایی که بر آنها رفت، اشاره میکند و به مظلومیت آنها میپردازد.
در نهایت، شاعر بر ضرورت بازگشت به هدایت الهی و حقیقت تمرکز میکند و از خداوند میخواهد که راهنمای انسانها باشد تا از تاریکیها به نور هدایت برسند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در این بدن که در خواب است، چه کسی وجود دارد که در این مکان زندگی میکند؟ گاهی به مسائل دینی روی میآورد و گاهی به امور دنیوی مشغول میشود.
هوش مصنوعی: گاهی لباس فاخر به بدن میپوشاند تا برازندگی نفس را نشان دهد، و گاهی با بزرگواری و کرامت خود، به قدمش افتخار و شرف میبخشد.
هوش مصنوعی: گاهی دل من را از نور و روشنی موسای کلیمی پر میکند و گاه دیگر، خود را به اندازهای بزرگ میبینم که مانند فرعون به قدرت و برتری خود ادعایی میکنم.
هوش مصنوعی: در زمانهایی خاص، مثل جمشید که در پوشش اوست، گاهی قلم خود را به مرگ و بدی میدهد و گاهی مانند سلیمان، با قدرت و آوازش در میآید و همه چیز را تحت کنترل قرار میدهد.
هوش مصنوعی: هر از گاهی گفته میشود که روشنایی چهره نیکان به زیبایی است و گاهی دیگر گفته میشود که سیاهی زلف حورالعین زیباست.
هوش مصنوعی: گاهی به تو میگوید که به سوی کعبه برو تا به مقصد برسی، و در زمانی دیگر میگوید نترس از غرق شدن و به سوی دریا برو.
هوش مصنوعی: سالها در میان مخالفان و موافقان، به دنبال مستندات و گفتارهای مختلف از افراد مختلف مانند عمرو، بکر و زید بودم.
هوش مصنوعی: نه از نظری که در مورد لختی زندگی شیرین من میباشد، به تردید افتادم و نه از شلوغی و هیاهویی که در آنجا وجود دارد، به اندیشه و عقل خود شک کردم.
هوش مصنوعی: به نشانهی اطاعت و تسلیم، سرم را به خاک گذاشتهام و با دل پر از آتش و اشتیاق، فریاد میزنم: «پروردگارا، به ما آرامش عطا کن.»
هوش مصنوعی: خدای شما فرموده است که مرا بخوانید و من پاسختان میدهم. این بدان معناست که من از خداوند یکتا نوید شنیدم که دعاهایم مستجاب خواهد شد.
هوش مصنوعی: من به الهام الهی بر این آگاهی رسیدم که تو، ای صاحب سرزمین نادانی و پادشاه دنیای خیال و آرزو، در واقعیت چه جایگاهی داری.
هوش مصنوعی: چرا در این بیراهه حیرت و سردرگمی ماندهای؟ آیا جز شمع هدایت که در دست موسی باشد، چیز دیگری نمیبینی؟
هوش مصنوعی: زندگی او همانند طنین شادمانی است. سرزمینی که رنگ و بوی شاهی دارد، یگانه وجودش موجب حیات و موجودیت دنیا و همه چیزهای آن است.
هوش مصنوعی: امام عصر، آخرین پیشوای معصوم و جانشینان او، کسی است که در مقام سلطنت قرار دارد و نام او به عنوان اولین در دفتر ثبت شده است.
هوش مصنوعی: ولی خداوند و منبع نور و کعبه و چشمه زَمزم، همان پیامبر بزرگوار احمد، مختار و شخصیت مهم شهر یثرب و سرزمین بطحا است.
هوش مصنوعی: بنیاد قوانین دین و روش طریقت، الگوی دیانت و منبع واقعیات موجود در عالم است.
هوش مصنوعی: کتاب خلقت جهان و فضا، آغازین نشانه از اندیشههای انبیا و اولیا، و آخرین بیان و نوشتهٔ آنهاست.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، این دجال را نابود کن و این شهر را که بر اثر بدعتها و اعتقادات نادرست ویران شده، دوباره آباد کن. تو ای امام، بتشکن، با عزت و قدرت خود، تمام ظلم و فساد را در هم بشکن.
هوش مصنوعی: نسیم رحمت خداوند، موجب آرامش و رهایی از خشم و قهری است که از دانش بالای او نشأت میگیرد. او که سرمنشأ تمام رازهاست و از حقیقت وحی آگاه است، همیشه در حال زندگیست.
هوش مصنوعی: این شعر بیان میکند که هیچ چیزی در زندگی و هستی نمیتواند به زیبایی و عظمت نقش آفرینی خالق ازل باشد. هیچ تصویری نمیتواند تا ابد به این زیبایی تکرار شود و تنها یک بار در این جهان وجود دارد.
هوش مصنوعی: خدای بندگانش را در جهان بندگی قرار داده و اندام موزون آنها را در حال سجده به یکتایی خود میسازد.
هوش مصنوعی: ای بوی خوش هدایت، چقدر در راه تو باقی مانده است؟ همچنان چشم امید بندگان به تو و مولایشان است.
هوش مصنوعی: ظلمت و تاریکی مانند خفاش در شرق و غرب جهان پنهان شده است. آیا تا کی باید در زیر ابرها به انتظار روشنایی بنشینیم؟
هوش مصنوعی: در اصول دین و بنیادهای جامعه دچار مشکل و تزلزل شدهایم و تنها چیزی که از اسلام در جهان باقی مانده، صرفاً نام آن است.
هوش مصنوعی: حکم خداوند و دستور پیامبر به خاطر نبود تفاوتی میان مؤمنان و غیرمؤمنان به تأخیر افتاده است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که پیامبری که باید هدایت و راهنمایی کند، دچار ضعف و بیتوجهی شده و در عوض، رقابتهای سیاسی و دعواهای ریاستی در اطرافش بسیار زیاد شده است. در این اوضاع، افراد نادان و تازهکار در همه جا سر و صدا و هیاهو به راه انداختهاند.
هوش مصنوعی: به دلیل بیعدالتیهایی که از سوی برخی قشرها انجام میشود، زمین به خاطر خونهای بیگناه به رنگ قرمز درآمده است، مانند گلهای لالهی قرمز.
هوش مصنوعی: مدت زیادی نمانده تا انتقام حسام به نتیجه برسد و نهایتاً دنیا به طور کامل از این داوران بیپروا ویران خواهد شد.
هوش مصنوعی: از ظلمی که به فرزندان علی روا داشتند، نام یحیی به ناحق بر زبانها افتاد.
هوش مصنوعی: گوشوارهای که از عرش خدا افتاده، نشاندهندهی زیبایی و مقام حسنی است که به واسطهی مصیبتها و بلاها، دل اسما دچار درد و رنج شده است.
هوش مصنوعی: برای حفظ موقعیت و سلطهاش، معاویه به قتل حسن دست زد و نبودن ترسی از روز جزا را نشان داد.
هوش مصنوعی: پس از مرگ، کسی غیر از آن که به ناچار مستحق باشد، مظلوم نخواهد بود، هنگامی که بدنش از تیرهای ظلم دشمنان پر از زخم است.
هوش مصنوعی: چرا اینگونه مانع شدند از فن و هنر جد خود، مگر اینکه این حکم در مورد او در شأن نزدیکان او نازل نشده است؟
هوش مصنوعی: سه روز بعد از شهادت حسن، حسین به میدان کربلا آمد و در دشت، بدنش که از تیر و نیزه پر از زخم بود، افتاد.
هوش مصنوعی: در زمان مرگ، به یاری خدا، از شدت اندوه، به سمت قبله نگاه کن و دست و پا بزن.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به موضوعی اشاره میکند که نشاندهنده اهمیت احترام به شخصیتها و افراد با ارزش است. او به کسی اشاره میکند که ممکن است دلسوزانه به دیگران توصیه کند که به کسی آسیب نرسانند، و این شخص فقط به خاطر نامی که دارد، میخواهد که به حقوق و شخصیت دیگران احترام گذاشته شود. به ویژه به شخصیتی اشاره میشود که به دلیل پیوندش با زهرا، بایستی مورد احترام و محافظت قرار گیرد. در واقع، این کلمات نشاندهنده نیاز به حفظ حرمت و احترام به انسانها و مقامهای معنوی است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که عربها به خاطر ننگ و عیب زندگی خود، آخرین لباس و پیرایه را از تن فرزند پیامبر (س)، که هاشمی و محترم است، دزدیده و به سرقت بردند. این عمل نشاندهندهٔ سبکی و بیاحترامی آنها به مقام پیامبری و نسل اوست.
هوش مصنوعی: ای صاحب عصر و زمان، تو که از گناه دوری کردهای و آهات مانند شعلهای روشنایی میبخشد، دیدگانت پر از اشک و مانند طوفانی است که غم و اندوه را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: شاید آنچه در نگاه کیمیا وجود دارد، نشانههایی از خودآرایی و ساختن وجود اوست که با خلوص از آتش سختیهای گذشته شکل گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر آمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا
چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا
چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده
چو گردان گردباد تندگردی تیره اندروا
ببارید و ز هم بگسست و گردان گشت بر گردون
[...]
خداوندی که در وحدت قدیم است از همه اشیا
نه اندر وحدتش کثرت، نه مُحدَث زین همه تنها
چه گوئی از چه او عالم پدید آورد از لولو
که نه مادت بد و صورت، نه بالا بود و نه پهنا
همی گوئی که بر معلول خود علت بود سابق
[...]
چه جرمست اینکه هر ساعت ز روی نیلگون دریا
زمین را سایبان بندد بپیش گنبد خضرا ؟
چو در بالا بود باشد بچشمش آب در پستی
چو در پستی بود باشد بکامش دود بر بالا
گهی از دامن دریا شود بر گوشۀ گردون
[...]
بهر چیزی بود خرسند هرکش قدر بی بالا
بهفت اقلیم نپسندد کسی کش همتی والا
ز خاک و باد و آب آتش شرف دارد فزون زیرا
که چون باشد سوی پستی بود میلش سوی بالا
ندارد هیچ مخلوقی بعالم قدرت خالق
[...]
سپاه ابر نیسانی ز دریا رفت بر صحرا
نثار لؤلؤ لالا به صحرا برد از دریا
چون گردی کش برانگیزد سم شبدیز شاهنشه
ز روی مرکز غبرا به روی گنبد خضرا
گهی ماننده دودی مسطح بر هوا شکلش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.