در اصل از سبزوار است و اکنون در شهر قزوین ساکن گشته در نهایت فقر و انکسار روزگار میگذراند این مطلع از اوست :
یار بی مه رو منم عاشق زار عجبی
حال زار عجبی دارم و یار عجبی
میگفتند این بیت از اوست :
از قد خم شده و چهره ی زردم او را
میکند حلقه زرگوش گذار عجبی
اما خود انصاف میدهد که این از من نیست، این مطلع نیز از اوست :
دوای درد دل ریش از کجا طلبم
کجا روم ز که این درد را دوا طلبم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.