در اصل از سبزوار است و اکنون در شهر قزوین ساکن گشته در نهایت فقر و انکسار روزگار میگذراند این مطلع از اوست :
یار بی مه رو منم عاشق زار عجبی
حال زار عجبی دارم و یار عجبی
میگفتند این بیت از اوست :
از قد خم شده و چهره ی زردم او را
میکند حلقه زرگوش گذار عجبی
اما خود انصاف میدهد که این از من نیست، این مطلع نیز از اوست :
دوای درد دل ریش از کجا طلبم
کجا روم ز که این درد را دوا طلبم