از جماعت زرگران تبریز است اما از زرگری میل بظرافت بیشتر دارد و در شعر خود را قرینه خسرو و سعدی می پندارد و قصیده ی ردیف آفتاب شعرا را جواب گفته بود، مطلع قصیده تزریق واقع شده من هر چند سعی کردم مطلع را تغییر داده مطلعی دیگر گوید فایده نداد . مطلع اینست :
در صدد اصلاحی بی مزه بر آمد . اما چون جوانست امید که انصافی پیدا کند بهر حال این چند مطلع از اوست :
چون سایه ای که سرو ندارد بر آفتاب
امروز کرده غنچه لبی گفتگوی ما
زان گفتگو شکفته گل آرزوی ما
بی واسطه گردید زما یار پریشان
گشتیم از این واسطه بسیار پریشان
صبر از رخ او در دل صد پاره ندارم
جز دادن جان و غم او چاره ندارم
بیماری من چون سبب پرسش او بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
وز شمع وصال تو منور سحر ما
مطلع
ای زلف شب مثال تو را در بر آفتاب
هوش مصنوعی: او از گروه زرگران تبریز است، اما به ظرافت در زرگری بیشتر تمایل دارد و در شعر خود را همردیف خسرو و سعدی میداند. او به قصیدهای که با عنوان "آفتاب شاعران" شناخته میشود، پاسخ داده است. در این قصیده، سعی کرده که مطلع را تغییر دهد و به آن شکل دیگری بدهد، اما تلاشش بیفایده بوده است. مطلع این قصیده چنین است:
هوش مصنوعی: او قصد داشت که تغییراتی را ایجاد کند که چندان جالب نبودند. اما چون جوان است، امید میرود که قضاوت عادلانهای داشته باشد. در هر صورت، این چند بیت شعر از اوست:
هوش مصنوعی: مانند سایهای که در آفتاب ظاهر میشود و درخت سرو ندارد، غنچه لب ما به گفتگو مشغول است.
هوش مصنوعی: گل آرزوی ما به خاطر آن گفتوگو شکوفا شد و بیواسطه از ما، یار پریشان ما به وجود آمد.
هوش مصنوعی: به خاطر دلخوری و گمراهی که از این رویدادها داریم، خیلی ناراحت و بیتاب شدهایم. صبر من از دیدن چهره او، قلبم را هزار تکه کرده است.
هوش مصنوعی: جز اینکه جانم را فدای او کنم، راهی دیگر ندارم. درد و غم من به خاطر سوال کردن اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.