از ولایت استرآباد است و با هرکس که اختلاط میکرد میگفت که زودتر بمن چیزی بده تا بروم که من کعبم و با هرکس که مصاحب شده ام به یکماه نرسیده است که مرده و یا کشته شده، اما شیرین و خوش طبع بود. این مطلع از اوست :
اطلاعات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
بخاطر میگذرد که اگر مصرع اول را چنین بخوانند بهتر است .« ترسم که زرخ پرده برانداخته باشی .»
مطلع
دوش ای دل دیوانه بآن مست رسیدی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.