عامی است و خالی از جنونی نیست اوقات به قصابی میگذراند این مطلع و بیت از اوست :
گاهی مرا درون دلی گه بدیده ای
از دیده و دلم چه شنیدی چه دیده ای
مدی کشیدی از الف تیغ بر سرم
بر سر مرا تو دولت سرمد کشیده ای
گویند وی شعری در مدح بزرگی راستی نام گفته بود وصله فرا خور خود نگرفته در این باب میگوید :
جنیا، از راستی چیزی تمنا کرده ای
راستی را خوش حریف چرب پیدا کرده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
مطلع
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.