از فضلای رشت گیلانست و در علوم نجوم ماهر و احکام او در آن امر بر همه کس ظاهر و عروض و قافیه و صنایع شعری را خوب دانسته و بغایت خلیق و خوش صحبت بوده و در همه روشی شعر گفته این ابیات از اوست :
منه کاکل به پیشانی و میل فتنه کمتر کن
جهانی را بس است آنزلف،کاکل را پس سرکن
کسی کاو را نظر بر عارض آن ماهرو باشد
همی خواهم که نور چشم من در چشم او باشد
ز بیوفایی جانان چنان نمود مرا
که دل نهم . بجدایی و دل نبود مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
مطلعیات
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.