در اول عامی تخلص میکرد آخر بعشقی قرار داد در چهل سالگی عشق خواندن پیدا کرد و آن قدر جهد کرد که مسوده ی شعر خود را میتوانست خواند اما گاهی شعرهای خوب از او سر میزد این دو مطلع از اوست :
نون والقلم ز ابروی و قدت کنایتی
قد جانان که از هر سو بتی بینم گرفتارش
بدان شاخ گلی ماند که باشد غنچه بسیارش
شادم که دامنم سگ کوی تو میکشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.