سام میرزا صفوی
»
تذکرهٔ تحفهٔ سامی
»
صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما
»
صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات
»
۹۴- امیر مطیعی
مولدش از شهر تون است . و اوقات او به تجارت میگذرد و کریم الطبع است و بهر کس که شعر میخواند تا چیزی باو نمیدهد چیزی نمیخواند و شعر او را معانی خاص بسیار است این سه مطلع از اشعار اوست :
ز بس که تیر پیاپی گشوده ای به تنم
درون پوست چو رگها نماید از بدنم
چون خدنگ خود کشید از خاک آن زیبا پسر
ماند چشم خاک باز از حسرت تیر دگر
زلف مشکینی که بر رخسار جانان منست
دال بر مضمون احوال پریشان منست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.