گنجور

 
سام میرزا صفوی

شاهزاده جوانبخت کثیرالافضال و کامگار خجسته اطوار بی نظیر و همال بوده است و اوقات فرخنده ساعاتش به نیل امانی و آمال و خلاصه حیات خجسته مآلش بالتذاذ حظوظات نفسانی معروف بود.طبعی بغایت متصرف و ذهنی بصفت حدت متصف داشت و در خطه خط خصوصا نستعلیق انگشت نما بود در معموره طراحی و شعر و معمایی قرینه و همتا .

ریاض خط تو همچون بهشت خرم و خوش

بنات شعر تو خیزد ز خیرات حسان

احیانا میل بفن موسیقی نموده قانون استعداد را بچنگ گرفتی و نوای عشاق بینوا را در پرده بزرگی نهفتی . افسوس که نهال قد طوبی مثالش در بهار زندگانی و عنفوان جوانی از شکوفه حیات بی بهره ماند و نخل بالای سدره اتصالش با وجود سیرابی از سموم هموم خشک گشت و ثمره نومیدی فشاند.

دریغا که نخل بهار جوانی

فرو ریخت از تند باد خزانی

دل یوسف عهد خونست گوئی

ز نا دیدن ابن یامین ثانی

در شهور رمضان سنه ست و خمسین و تسعمایه از مسند کشورستانی بمقر جاودانی تحویل نموده این رباعی آبدار بر صفحه روزگار یادگار گذاشت .

افسوس که در خیال و خوابیم همه

سرگشته فکر ناصوابیم همه

در پرده ظلمت و حجابیم همه

وز شومی نفس در عذابیم همه