رسولا خدا را به جایی که دانی
چه باشد که از من پیامی رسانی؟
نه کار رسول است رفتن به کویش
نسیما تو برخیز ار میتوانی
ز پیش جم دو کبک بلبل آواز
به کوهستان دژ کردند پرواز
بدان دژ پردهای خوش ساز کردند
ز قولش این غزل آغاز کردند:
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
رسولا خدا را به جایی که دانی
چه باشد که از من پیامی رسانی؟
نه کار رسول است رفتن به کویش
نسیما تو برخیز ار میتوانی
ز پیش جم دو کبک بلبل آواز
به کوهستان دژ کردند پرواز
بدان دژ پردهای خوش ساز کردند
ز قولش این غزل آغاز کردند:
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به رسالت و پیامبری اشاره میکند و میگوید که فرستادن پیام از طرف خدا کار رسول نیست. او از نسیما (نسیم صبح) میخواهد که اگر میتواند برآید و پیام را برساند. همچنین، تصویر پرواز دو کبک و بلبل به کوهستان و ساختن دژی زیبا به عنوان مکان امنی برای انتشار پیام را به تصویر میکشد. غزل به این صورت آغاز میشود که شاعر از جمال و زیبایی الهی سخن میگوید.
هوش مصنوعی: پیامبر خدا، تو را به کجا میفرستد که میدانی چه چیزی باید به من بگویی؟
هوش مصنوعی: نه پیامبر شده است که به محفل تو برود، ای نسیم، اگر میتوانی برخیز و برو.
هوش مصنوعی: دو کبک از نزد شاه جم به پرواز درآمدند و در کوهستان دژ آواز خواندند.
هوش مصنوعی: بدان که در آن دژ، پردهای زیبا و خوشنما برپا کردند و به همین دلیل این غزل را آغاز کردند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل من به دست آر اگر می توانی
که جز لطف تو کس ندارم تو دانی
ز درد غم عشق بس ناتوانم
به فریاد من رس اگر می توانی
نسیم صبا از من ناتوان [تو]
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.