ساقی ایام گل آمد، حبذا ایام گل
خیز و در ده ساغری، یاقوت گون چون جام گل
گوش کن گلبانگ بلبل چشم نه بر بلبله
که اهل دل را میرساند هر یکی پیغام گل
عشق و معشوق و جوانی سبزه و آب روان
خود همه وقتی خوش آید، خاصه در ایام گل
نوبت شاهی است گل را زان سبب هر بامداد
نوبت شادی زند، مرغ سحر بر بام گل
از دم باد و نم باران، کند هر دم خراب
سقف مینا گنبد سبز زمرد فام گل
گل به صد ناز ارچه پروردست چون خوبان ولی
عاقبت در خاک ریزد نازنین اندام گل
گل به شکر خنده لب بگشاد تا باد سحر
زر نهادش در دهن وز زر برآمد کام گل
بر هوا و بوی و رنگ و خنده و شادی نهاد
گل بنای عمر ازان، آتش بود فرجام گل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت فصل بهار و گلها اشاره دارد. شاعر از ساقی میخواهد که برای او جامی پر از شراب بیاورد تا از لذتهای زندگی در این ایام بهرهبرداری کند. همچنین، او به آواز بلبل و عشق و جوانی، طبیعت و زیباییهایی که در این زمان وجود دارد، توجه میکند. شاعر یادآور میشود که گل با تمام زیباییاش، در نهایت به خاک میافتد، و این نشاندهنده گذر زمان و زوال است. در نهایت، شعر پر از شادی و رنگآمیزیهای زندگی در ایام گلهاست، و عمر و لذت را به آتش همیشگی زندگی مرتبط میکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، زمان گلچینی فرا رسیده است. چه خوب است که از این روزهای زیبا بهرهمند شویم و با ساغری پر از نوشیدنی که رنگش به سرخی یاقوت شبیه است، از لذت آن بهرهمند گردیم.
هوش مصنوعی: به صدای دلنواز بلبل گوش کن و به زیباییهای آن توجه کن. این صدا پیامهایی از گلها را به دلهای عاشق و اهل دل میرساند.
هوش مصنوعی: عشق، معشوق، جوانی، سبزه و آب روان، همه چیزهایی هستند که در زمان خوشی و بهاری به بهترین شکل خود میرسند، به ویژه در روزهای گلکاری و زیبایی طبیعت.
هوش مصنوعی: این روزها به عنوان دوران شکوفایی گل است، به همین خاطر هر صبح زود، پرندهای به نام مرغ سحر بر بالای گل میخواند و شادی را به دوستانش هدیه میدهد.
هوش مصنوعی: با وزش باد و باران، هر لحظه سقف شیشهای گنبد سبز رنگ را خراب میکند و به آن آسیب میزند.
هوش مصنوعی: هرچند گل با زیبایی و ناز و نعمت خود پرورش یافته است، اما در نهایت مانند همه موجودات به خاک خواهد افتاد. زیبایی ظاهری او، هرچند دلربا باشد، نمیتواند جلوی این واقعیت را بگیرد.
هوش مصنوعی: گل با لبخند شیرینی که داشت، به آرامی باز شد تا نسیم صبحگاهی طلا را در دهانش بگذارد و از آن طلا، گل میوه شیرینش را برداشت.
هوش مصنوعی: گل بر اساس زیباییهای هوا، عطر، رنگ، خنده و شادی شکل میگیرد، اما سرانجام آن به آتش ختم میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش بود می خوردن اندر گلستان هنگام گل
تازه گردد جان من از باده و از نام گل
جام می پر کن که گیتی کرد پر می جام گل
داد می بستان به آغاز گل و انجام گل
نیکتر باشد کشیدن می بشادی نام گل
[...]
دوشم آورد از چمن باد صبا پیغام گل
گفت منشین بی قدح چون لاله در ایام گل
عشرت امروز با فردا مینداز ای حریف
نیست چندان فرصتی زآغاز تا انجام گل
نعره مستانه دارد همچو ما بلبل ولی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.