جان زندگی از چشمه پرنوش تو دارد
دل، بستگی از سنبل خاموش تو دارد
ای دانه و دام دل ما، حلقه کویت
باز آی که دل، منتظر گوش تو دارد
دوشت، همه قصد طرف خاطر ما بود
امشب سر زلفت، طرف دوش تو دارد
رنگی که سمن یابد، از اقدام تو یابد
بویی که صبا دارد، از آغوش تو دارد
در شرح پراکندگی ماست، وگرنه
زلف این همه سر، بهر چه در دوش تو دارد؟
از نیش، نیندیشد و از زهر، نترسد
هر کس که هوای لب چون نوش تو دارد
این جوشش خون جگر و غلغل سلمان
زان است که دیگ هوسش، جوش تو دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و وابستگی عمیق به معشوق است. شاعر به زیباییهای معشوق اشاره میکند و میگوید که زندگی و دلباختگیاش به وجود او وابسته است. او انتظار دارد معشوق بازگردد و در این راه به یادآوری زیباییها و بوی خوشی که از او میآید، دل میسوزاند. شاعر همچنین به تمایل خود برای نزدیک شدن به معشوق و تأثیر عمیق او بر احساساتش اشاره میکند، و در نهایت تصریح میکند که هر کس طعم عشق او را بچشد، از خطرات و مشکلات نمیهراسد.
هوش مصنوعی: زندگی و وجود من از زیبایی و نیکی تو سرچشمه میگیرد و دل من به آرامش و سکوت تو وابسته است.
هوش مصنوعی: ای عشق و جذابیت زندگی ما، به آغوشی که برای تو آماده کردهایم، برگرد تا دل ما در انتظار صدای تو باشد.
هوش مصنوعی: امشب همه نگاهها و توجهها به طرف تو و زیباییهای تو معطوف است، مخصوصاً به زلفهایت که زیبایی تو را دوچندان میکند.
هوش مصنوعی: رنگی که گل سمن به دست میآورد، نتیجهی تلاش توست، و بویی که نسیم به همراه دارد، از آغوش تو نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ما به خاطر پراکندگی و گسستگیامان در زندگی و ارتباطات، دچار سردرگمی هستیم. در غیر این صورت، دلیلی ندارد که این همه پیچیدگی و زلف گیسوان به دوش تو قرار گیرد. یعنی وجود این همه دشواری و گرهها نشانی از یک مسئله یا داستان عمیقتر است که نشأتگرفته از خود ماست.
هوش مصنوعی: هر کسی که آرزوی بوسهای همچون بوسهی تو را دارد، نباید از گزند و مشکلات آن بترسد و نباید به درد و رنجی که ممکن است به همراه داشته باشد، فکر کند.
هوش مصنوعی: این بیت به احساسات عمیق و شور و شوقی اشاره دارد که از دل و جان برمیخیزد. خون جگر نماد درد و رنج است و غلغل سلمان نشانهای از تلاطم درونی اوست. این احساسات و خواستهها ناشی از شور و شوقی است که در دل او به جوش آمده است، گویی که دیگی از هوس و آرزو در درونش به جوش آمده و او را به حرکت وامیدارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن کس که تمنای برو دوش تو دارد
گر خاک شوددست در آغوش تو دارد
بر چهره خورشید فروغ تو گواه است
این چشم پر آبی که در گوش تو دارد
در دولت بیدار دهد غوطه جهان را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.