گنجور

 
صغیر اصفهانی

بیا تمثال قطب عارفان بین

ز چشم سرمبین از چشم جان بین

حدیث آدم و اسما شنیدی

بیا آن آدم با عزوشان بین

بکن از اهل معنی دیده‌ئی وام

دو عالم را در این صورت نهان بین

جمال حسن را بنگر هویدا

کمال عشق را فاش و عیان بین

وجود اقدسش را آفتابی

میان جمله ذرات جهان بین

الا مونس علی شه را نظر کن

بملک فقر شاهی کامران بین